وسواس کودکان به دليل آن كه توام با درد، ناراحتى و يا بيمارى جسمى خاصى نيست، از زمانى كه كودك به دوران نوجوانى پا مى گذارد و روابط دوستى و اجتماعى او گسترده تر مى شود، به دليل داشتن چنين افكار و رفتارهايى از بودن در جمع دوستان و همسالانش احساس ناراحتى، فشار و استرس مى كند؛ زيرا نگران است كه افكار و رفتارهاى وسواسى او از حد خارج شوند و نتواند خود را كنترل كند و همين امر موجب طردشدگى، انزوا و تنهايى او شود. این موضوع اهمیت وسواس کودکان را بیشتر می کند.
براى مثال وسواس کودکان ۹ _ ۸ ساله عادت دارند كه بر روى درز سنگفرش هاى پياده رو ها راه بروند يا اسباب بازى ها شان را مدام چك كنند و يا مراسم خوابشان را هميشه طبق آئين خاصى انجام دهند. این رفتار وسواس کودکان كه معمولا در اين گروه سنى رايج است، احتمالا در بهترين شكل خود، نوعى بازى به حساب مى آيد. اما زمانى كه همين كارها بر زندگى كودك تسلط مى يابد و در عملكرد بهنجار او اخلال ايجاد مى كند، جاى نگرانى دارد که مبادا وسواس کودکان شروع شده باشد.
متاسفانه هر چه وسواس کودکان و يا نوجوان بيشتر تحت تاثير اين افكار قرار گيرد، به تدريج در او قوى تر و پايدارتر مى شود تا حدى كه موجب شرمسارى و درماندگى او و خانواده اش مى شود.
فهرست مطالب
علایم اختلال وسواس فکری-عملی در کودکان
داشتن اختلال وسواس کودکان به معنای داشتن وسواس، اجبار، یا هر دو است. نمونههایی از رفتارهای وسواسی یا اجباری عبارتند از:
- داشتن افکار، تکانهها یا تصاویر ناخواستهای که بارها و بارها رخ میدهد و باعث اضطراب یا پریشانی میشود.
- نیاز مکرر به فکر کردن در مورد چیزی یا گفتن چیزی، برای مثال، شمردن، یا تکرار دوباره و دوباره کلمات به شکل بیصدا یا با صدای بلند.
- اجبار به انجام مکرر کاری. برای مثال، شستن دست، قرار دادن چیزها به ترتیبی خاص، یا بررسی کردن دوباره و دوباره چیزها، مانند قفل بودن در.
- اجبار به انجام دوباره و دوباره کاری مطابق با قوانین خاصی که باید دقیقا رعایت شود تا فکر وسواسی برطرف شود.
بچهها این رفتارها را انجام میدهند چون احساس میکنند آنها از وقوع اتفاقات بد جلوگیری میکنند یا باعث بهتر شدن حالشان میشوند. با این حال، این رفتار معمولا با خطر واقعی بروز یک اتفاق بد ارتباطی ندارند، یا اینکه آن رفتار افراطی است؛ مانند شستن دستها چندین بار در ساعت.
یک باور غلط رایج این است که وسواس کودکان به معنای واقعا مرتب و منظم بودن آنها است. گاهی اوقات، رفتارهای وسواس کودکان ممکن است شامل نظافت باشد، اما بسیاری از اوقات شخص مبتلا به وسواس فکری-عملی بیش از اینکه روی سازماندهی و نظم دادن متمرکز باشد، روی انجام کاری که باید دوباره و دوباره انجام شود، تمرکز دارد. همچنین وسواسها و اجبارها میتوانند با گذشت زمان تغییر کنند.
اختلالات فکری و رفتاری ناشی از وسواس
محققان با اشاره به اختلال های روحی و عملکردی بدلیل وسواس کودک اظهار میکند: بعضی مشکل ها به دلیل اختلال وسواس عبارت است از تلف کردن وقت به خاطر انجام رفتارهای تکراری و کلیشهای، حواس پرتی و نبود توان در تمرکز کامل و بهدنبال آن افت تحصیلی؛ همچنان خستگی ذهنی و بیحوصله بودن برای فکر کردن و متمرکز شدن بر روی مسئله های اصلی زندگی از دیگر عارضه های وسواس کودکان است.
روانشناسان تاکید بر این دارند که بعضی از این اختلال ها مثل اختلال های اضطرابی، افسردگی، نداشتنتمرکزی برای یادگیری، نبود توجه، بیش فعالی، بیاشتهایی عصبی و اختلال های رفتاری مانند جویدن ناخن و تیکهای عصبی این توانایی را دارد به دلیل وسواس فکری و عملکردی مختلف باشد. به گفته متخصصان ، برای جلوگیری از اشتباه در تشخیص اختلال وسواس کودکان بهتر است پس از مصاحبه با کودک با اعضای خانواده کودک نیز مصاحبه شده، سوابق خانوادگی در نظر گرفته شود.
تشخیص اختلال وسواس کودکان
وقتی که عادات یا روش های رفتاری خاصی در روند زندگی عادی کودک اختلال ایجاد کند، اختلال تشخیص داده میشود. برای نمونه زمانی که انجام مراسم خاصی برای به خواب رفتن کودک و حساسیت او بر کنترل اسباب بازیهایش در زندگی او حاکم می شود و از عمل کرد بهنجار او جلوگیری کند، نیازی نیست نگران باشید.
به گفته متخصصان حوزه وسواس کودکان، کودک وسواسی، خود را از درون برای انجام کارها یا فکر های تکراری و پر تنش در فشار زیادی میبیند، اما از آنجایی که این اختلال، توام با درد یا بیماری خاصی نمی باشد، اصولا تا سنین نوجوانی و جوانی تشخیصی برای آن داده نمیشود. کودک امکان دارد به خاطر وجود همچین افکار و رفتاری، از بودن در جمع دوستانش و همسالانش دوری کند و تدریجا این مساله دلیلی بر طردشدگی و انزوای او شود. همانطور که از اسم اختلال وسواس جبری برمیآید، این اختلال دو عنصر دارد: وسواس و اجبار.
۱. وسواس
یکی از بخش های مهم وسواس کودکان وسواسهای فکری ناخواستهای است که به ذهن کودک وارد میشوند و پریشانی و اضطراب فراوانی به وجود می آوردند. برای نمونه کودک امکان دارد باور بر این داشته باشد که یک مهاجم از پنجرهی بسته به خانه وارد میشود و به او یا افراد نزدیک به وی آسیب میرساند یا امکان دارد گمان کند که میکروبها او را مریض می کنند.
۲. اجبار
بخش دیگر وسوا کودکان اجبار است. اجبار کارهایی می باشند که کودک آن را برای رهاشدگی از فکرهای وسواسی اش انجام میدهد. مانند این است که پشه نیشتان زده است و جای گزش آن میخارد. پس شروع به خاراندن پوست خودتان میکنید. اول احساس بهتری پیدا میکنید، اما وقتی دیگر خود را نمیخارانید، احساس سوزش خیلی بیشتر میشود. در آن زمان دوباره شروع به خاراندن میکنید. کودکی که فکر میکند مهاجمان به اعضای خانوادهاش آسیب می رسانند، امکان دارد به طور پر تکرار پنجره را کنترل کند که بسته باشد. کودکی که فکر میکند میکروبها او را مریض می کنند به صورت دایمی دستهایش را میشوید.
البته همیشه این شکلی نیست که روابط بین وسواس و اجبار مشاهده شده، وضوح داشته باشد: امکان دارد کودکی این فکر را بکند که، اگر همیشه با پای راست راهرفتن را آغاز ننماید، کسی را که دوست دارد، میمیرد. یک اجبار شایع دیگر (که به نام رفتارهای آئینی شناخته میشوند) شامل ضربهزدن به یک شی یا بخشی از بدن است.
به این فکر کنید که کودکی به این شکل فکر کند: «من باید ۴ بار به پایم ضربه بزنم و اگر وقفهای بیفتد باید دوباره شروع کنم». کودکی امکان دارد این احساس را داشته باشد که اجبار پشت سر هم به حمامکردن یا مسواکزدن داشته باشد. امکان دارد در هنگام غذاخوردن ۴ بار با سمت راست و ۴ بار با سمت چپ غذا را بجود. الگوهای متفاوتی وجود دارد که کودک نسبت به انجام آن احساس اجبار میکند تا احساس بد خود را از بین ببرد.
کودکان بیشتر مواقع دربارهی وسواس های خود دچار شرم و خجالت زدگی می شوند و سعی بر این دارند که رفتارهای اجباری خود را را از بقیه افراد مخفی نگه دارند. اگر پدر و مادر متوجهی این رفتارهای وسواس کودکان خود بشوند که بیشتر پدر و مادر ها در آخر متوجه این موضوع خواهند شد و از او بپرسند که چه کار میکند، به احتمال خیلی زیاد کودک پاسخ میدهد: «نمیدونم»؛ که واقعا هم همین گونه است.
پیشگیری از وسواس فکری-عملی
دقیقا مشخص نیست که چرا برخی بچهها دچار وسواس فکری-عملی میشوند. احتمالا در تبیین وسواس کودکان عوامل بیولوژیکی و عصبی وجود دارد و برخی از بچههای مبتلا به اختلال وسواس کودکان دچار سندرم توره یا سایر اختلالات تیک نیز هستند.
اختلال وسواس فکری-عملی کودکان
بسیاری از بچهها گهگاه افکاری دارند که آنها را آزار میدهد و ممکن است احساس کنند مجبورند در مورد این افکار کاری انجام دهند، حتی اگر این کارها منطقی نباشد. اینها نمونه ای از افمار وسواس کودکان است به عنوان مثال، اگر لباس مورد علاقه خود را نپوشند، ممکن است نگران بدشانسی آوردن باشند. برای برخی از بچهها، فکرها و میل شدید به انجام برخی اعمال همچنان پایدار و مداوم است، حتی اگر سعی کنند آنها را نادیده بگیرند یا آنها را از بین ببرند.
اختلال وسواس کودکان
تحقیقات نشان میدهد که وسواس کودکان یک اختلال مغزی است و معمولا در خانوادهها زمینه ارثی دارد، هرچند این بدان معنا نیست که اگر والدین به این اختلال مبتلا شوند فرزندشان قطعا علایم آن را نشان خواهد داد. همچنین ممکن است کودکی بدون سابقه خانوادگی دچار وسواس فکری-عملی شود.
افکار وسواس کودکان ممکن است با توجه به سن کودک متفاوت باشد و با گذشت زمان تغییر کند. یک کودک خردسال مبتلا به وسواس فکری-عملی ممکن است افکار مداومی مبنی بر گزند رسیدن به خود یا یکی از اعضای خانوادهاش داشته باشد. برای مثال، شخصی از یک در یا پنجره قفلنشده وارد خانه میشود. در تلاش برای از بین بردن اضطراب، کودک ممکن است بعد از خوابیدن پدر و مادر، درها و پنجرههای خانه را به شکلی اجبارآمیز بررسی کند. پس از آن ممکن است بترسد که شاید هنگام آخرین بررسی و قفل کردن، به طور تصادفی در یا پنجرهای را باز کرده باشد و سپس به اجبار باید آنها را دوباره و دوباره بررسی و چک کند.
یک کودک بزرگتر یا نوجوان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی ممکن است نگران بیمار شدن به خاطر میکروب، ایدز یا غذای آلوده شود. برای مقابله با احساساتش، ممکن است مناسکی، یعنی رفتار یا فعالیتی که تکرار میشود ایجاد کند. گاهی وسواس و اجبار با هم ارتباط دارند. مثال: «من میترسم اگه من دست از چک کردن یا دست شستن بردارم، این اتفاق بد بیفته، برای همین حتی اگه منطقی هم نباشه، نمیتونم جلوش رو بگیرم».
وسواس کودکان و نوجوانان معمولا در آنها احساس شرم ایجاد میکند. حتی وسواس کودکان باعث ایجاد ترس در آنها می شود و این برای آنها بدان معناست که آنها دیوانه هستند و در گفتوگو درباره افکار و رفتارهای خود مردد می شوند. ارتباط خوب بین والدین و فرزندان میتواند درک آنها از وسواس کودکان را افزایش دهد و به والدین کمک کند تا حمایت مناسبی از فرزندشان به عمل آورند.
دلایل وسواس کودکان
یکی از دلایل وسواس کودکان به علت وجود ساختار مغزی در آنها است که دچار وسواس میشوند. دانشمندان بر این باور هستند که کم بودن یک انتقالدهندهی شیمیایی در مغز به نام سروتونین این توانایی را دارد از عامل های ایجاد وسواس کودکان ما باشد. در وسواس کودکان عامل ژنتیکی هم دخالت دارد. اگر والدین کودکی دچار وسواس باشند، ۴ تا ۸ درصد احتمال این موضوع وجود دارد که این عارضه را به هر کودکش انتقال دهد. وجود داشتن سایر اختلال های اضطرابی مانند هراس اجتماعی یا فوبیا در خانوادهی کودک این توانایی را دارد از موردهای افزایش خطر ابتلا به وسواس کودکان باشد.
بالاخره وسواس کودکان؛ ارثی است یا اکتسابی
خیلی از از روانشناسان این اعتقاد را دارند که کودکان، بیماری وسواس را از والدین خود به ارث میبرند همانطور که در بالا اشاره کردیم. البته گروهی دیگر از محققان نیز جنبه ارثی بودن آن را یک احتمال میدانند و اعتقاد آن ها بر این است، انتقال زمینه های عصبی میتواند ریشه و عاملی در بروز وسواس کودکان باشد. زمینههای عصبی هم این توانایی را دارد که ناشی از نوع تربیت سخت گیرانه در دوران کودکی، کمال طلبی و نظمطلبی بیش از حد والدین، تحقیر شدن از سوی پدر و مادر یا ایجاد حس ترس و ناامنی در محیط خانه و خانواده باشد.
در وسواس کودکان روش روبه رو شدن و جلوگیری کردن از پاسخ میتواند در پیشرفت درمان شناختی رفتاری وسواس کودکان بسیار تاثیر گذار باشد.منظور از رویارویی و جلوگیری از پاسخ، روش و روش هایی است که در آن شخص متخصص به فرد بیمار کمک میکند تا با موقعیتهایی مواجه شود که عمل وسواسی را برمیانگیزد. که این روش درمان وسواس کودکان را در مقاله بعدی به شرح و بسط آن خواهیم پرداخت.
امیدواریم که اطلاعات مفیدی را به شما کاربران گرامی ارایه کرده باشیم. لطفا نظرات، پیشنهادات و انتقاداتتون رو در بخش دیدگاه های سایت، با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. در وبسایت مهدی خلیلی بهترین مطالب آموزشی روانشناسی قرار داده خواهد شد. امیدواریم از این مطالب آموزشی روانشناسی استفاده لازم را ببرید.
مقاله اختلال وسواس هم بسیار خواندنی است. پیشنهاد می شود این مقاله را نیز مطالعه نمایید.
این مشکل رو تجربه کردم، برای یک کودک تحملش واقعا سخته.
ممنون از مطالب مفیدتون 🙏🏼
عالی بود 👌🏻
من یک خانواده را میشناختم که پسر هست ، نه ساله شون وقتی پدر و مادرش دعوا میکردند، کفش ها را جفت میکرد تا دعوا تموم بشه ، و وقتی بزرگتر هم شده بود همچنان چنین عادت هایی داشت. آخرین بار که دیدمش تحت درمان بود.
وسواس کودکان ، بیشتر واکنش به چیزهایی است که تحمل یا درکش براشون سخته. مثلاً یک پدر یا مادر وسواسی و سختگیر باعث میشه بچه از میکرب بترسه و کارهایی بکنه که براش عادت بشه.
تنفر از بعضی خوراکی ها هم ممکنه عکس العمل وسواسی باشه؟ مثلاً یک بچه که از پیاز متنفره ، یا فکر میکنه اگه کسی به تکه نانش دست زد کثیف میشه و دیگه نمیخوره.
لزوما این یک علامت به معنای وسواس نیست بلکه باید تمام ملاک ها را داشته باشه و الا بیشتر شبیه یک رفتار وسواسی است تا خود بیماری وسواس