اختلال وسواس فکری عملی (OCD) یک اختلال اضطرابی است که مشخصهی آن افکار غیرقابل کنترل و ناخواسته و الگوهای مکرر رفتاری است که شما برای انجام آنها احساس اجبار میکنید. اگر اختلال وسواس فکری داشته باشید، احتمالا میدانید که افکار و رفتارهای وسواسگونهی شما غیرمنطقی است، با وجود این، برای مقاومت در برابر این مشکل و رهایی از آن، احساس ناتوانی میکنید.
اختلال وسواس فکری عملی مانند سوزنی که روی یک صفحهی گرامافون قدیمی گیر کرده باشد، سبب میشود مغز، روی برخی افکار یا تمایلات، قفل کند. برای مثال، شاید برای اطمینان از بسته بودن شیر اجاق گاز یا تمیز بودن دستهایتان، ۲۰ بار به سمت گاز بروید یا ۲۰ بار دستهایتان را بشویید.
فهرست مطالب
انواع وسواس فکری عملی
اختلال وسواس فکری یا عملی، یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزیی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد.
در اختلال وسواس فکری عملی افکار وسواسگونه و اضطرابآور و ترس با وسواسهای عملی همراه میشود. این وسواسهای عملی کارهایی وسواسگونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواسهای فکری خود انجام میدهد.
این کردارها تکراری و کلیشهای و تا اندازهای غیرارادی هستند. طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی 5-DSM، اختلال وسواس و اختلالات مرتبط شامل
- اختلال وسواس جبری OCD
- اختلال بدریخت انگاری بدن
- اختلال احتکار
- اختلال کندن مو
- اختلال خراشیدن پوست
میباشد. همچنین طبق ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی اختلال وسواس، به دو گونه فکری و عملی تعریف میشود.
مفهوم اختلال وسواس فکری عملی
اختلال وسواس فکری عبارت است از افکار، تصاویر یا انگیزههایی غیرارادی که به صورت مکرر در ذهن شما ایجاد میشود. این چیزی نیست که شما بخواهید، اما توان جلوگیری از آن را هم ندارید. متاسفانه، این افکار وسواسگونه، اغلب ناراحتکننده و مزاحم هستند.
اختلال وسواس عملی، رفتار یا الگوهای مکرر رفتاری است که شما نسبت به انجام مکرر آن، احساس تمایل میکنید. اختلال وسواس عملی، معمولا در تلاش برای از بین بردن وسواس فکری انجام میشود. برای نمونه، اگر از آلودگی میترسید، تمایل به نظافت اساسی در شما ایجاد میشود.
با این حال، آرامش حاصل از این کار، هرگز پایدار نیست. در واقع، افکار وسواسگونه، هر بار قویتر از قبل بروز میکنند و اغلب منجر به اضطراب میشوند، زیرا نسبت به گذشته، سختتر و زمانگیرتر میشوند. این دور باطلِ اختلال وسواس فکری عملی است.
تاریخچۀ اختلال وسواس
توصیف اختلال وسواس از تاریخ معرفی اولیه آن توسط اسکیرول در ۱۸۳۸ تا کنون تغییری نیافته است. این اختلال با عناوین مختلفی از قبیل حالت وسواسی، نوروز یا بیماری وسواسی و اختلال وسواس جبری معرفی میشود.
اختلال وسواس جبری یا اختلال وسواس فکری عملی مسالهای ست که به وسیله افکار، تصاویر ذهنی و رفتارهای اجباری ناخوانده مزاحم، مشخص میشود. اعمال اجباری شامل آیینهای آشکار (نظیر شستن مکرر دست و رفتارهای وارسی) و آیینهای ناآشکار میشود؛ این دو نوع آیین در اینجا به عنوان رفتارهای خنثیکننده در نظر گرفته میشوند.
در نسخه چهارم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM IV-TR) اختلال وسواس جبری را به عنوان شناخت های پیشبینی کننده ای تعریف میکند که از نگرانیهای زیاد از حد درباره مسایل واقعی زندگی متفاوت است. این موضوع اشاره به تمایز افکار وسواسی از نگرانیهایی دارد که در اختلال اضطراب فراگیر شایع است.
در واقع وجود آگاهی فرد از افکار و تصاویر ناخوانده مزاحم به عنوان فرآورده ذهن خودش، برای تمایز آنها از پدیدههای روانپریشانه، ضروری است. برای آنکه این رفتارها به عنوان اعمال وسواسی در نظر گرفته شوند، لازم است با هدف جلوگیری و یا کاهش ناراحتی یا پیامدهای دردناک انجام شوند، بدون اینکه ارتباط واقع بینانهای با آن چه قرار است خنثی کنند، داشته باشد (انجمن روانپزشکان آمریکا، ۲۰۰۰).
با توجه به اینکه افکار ناخوانده مزاحم در کسانی که مشکلات بالینی و مرضی ندارند، شایع است؛ این جنبه از اختلال وسواس از اهمیت خاصی برخوردار است (کلارک و فربورن ، ۱۳۸۰). شیوع اختلال وسواس جبری با شیوعی کمتر از یک درصد تا کنون به عنوان یک مساله بالینی نادر در نظر گرفته شده است.
اما مطالعات همه گیر شناختی اخیر حاکی از آن است که شیوع وسواس در جمعیت عمومی احتمالا بیشتر از آن چیزی است که قبلا تصور میشد. یعنی چیزی در حدود ۵/۲-۹/۱ درصد.
تبیین علمی اختلال وسواس
مدلهای نظری، مدل رفتاری و مدل دو مرحله ای اکتساب و نگهداری رفتارهای ترس و اجتناب معمولا برای توضیح و توجیه اختلالات وسواس جبری و ترسهای مرضی مورد استفاده قرار میگیرد.
مدل دو مرحله ای ماورر
این مدل دو مرحله ای که در سال ۱۹۵۰ توسط دالرد و میلر و در سال ۱۹۶۰ توسط خود ماورر تکمیل شده است، فرض میکند که ابتدا یک رویداد خنثی بر اثر همراه شدن با یک محرک که به علت طبیعت خاص خود ایجاد ناراحتی یا اضطراب میکند، خاصیت ترس زایی به دست میآورد. به این ترتیب، از طریق یک فرآیند بازخوانی یا تداعی، هم اشیای خارجی قابل لمس و هم افکار و تصورات ذهنی، قدرت ایجاد ترس و ناراحتی را کسب میکنند.
در مرحله دوم یعنی مرحلهی تشکیل علایم بیماری، فرد پاسخهای گریز یا اجتناب لازم برای تقلیل دادن اضطراب و ناراحتی ایجاد شده توسط محرکهای شرطی مختلف را فرامیگیرد و این پاسخها به علت موفقیت آنها در تقلیل دادن اضطراب تقویت میشوند و ادامه مییابند.
به علت تعمیم پیدا کردن پاسخ ترس و اضطراب به اشیا و موقعیتهای متعدد، بیماران اختلال وسواس جبری نمیتوانند به راحتی از موقعیتهای زیادی که در آنان ترس و ناراحتی ایجاد میکنند اجتناب نمایند (گریسون و همکاران، ۱۳۸۲). در افراد مبتلا، رفتارهای فرار و اجتنابی (نظیر وارسی و شستشوی وسواسی) تکوین مییابد که از خاموش سازی اضطراب جلوگیری میکند.
مدل شناختی (مدل کار)
در تلاش برای توجیه و توضیح علایم اختلال وسواس جبری، پژوهشگری به نام کار در سال ۱۹۷۴، پیشنهاد کرد که این قبیل افراد به صورتی بسیار غیر عادی انتظار دارند نتایج حوادث یا فعالیتهای خود آنان همیشه منفی و نامطبوع باشد.
به عبارت دیگر، این افراد، خطر یا شانس بروز پیامدهای منفی را برای انواع کارها بیش از آنچه باید، زیاد پیش بینی میکنند. وی اشاره کرد که محتوای افکار وسواسی معمولا صورت اغراقآمیز دلواپسیها و مشغلههای ذهنی از قبیل تندرستی، مرگ، بهبود حال دیگران، مسایل جنسی، مسایل دینی، کارکرد شغلی و نظایر و نظایر اینهاست که همه مردم دارند.
مدل کار بر اساس مفهوم «ارزیابی خطر» لازاروس شکل گرفته است. کار فرض کرد که احساس خطر ناشی از بیش برآورد ذهنی احتمال اتفاق افتادن یک واقعه و نیز بیش برآورد ذهنی هزینههای مربوط به آن، میباشد.
به دلیل بیش برآورد ذهنی از امکان روی دادن نتایج نامطلوب؛ برخی از موقعیتها موجب اضطراب بالا در فرد میشوند؛ در نتیجه آیینمندیهای اختلال وسواس جبری به منظور کاهش احتمال ذهنی وقوع حوادث نامطلوب، شکل میگیرند و بدین ترتیب، این فعالیتها، به عنوان کاهنده احساس تهدید و خطر عمل میکنند.
این راهبرد توسط کاهش اضطراب، تقویت میشود و در دفع نتایج نامطلوب، به کار میرود. متاسفانه در این مدل اینکه چرا بیماران وسواس جبری بیش برآورد ذهنی از احتمال وقوع حوادث بد و نتایج نامطلوب آن دارند، توضیح داده نشده است.
مدل مک فال و ولرزهایم
مدل مک فال و ولرزهایم بر پایه کارهای لازاروس و کار، بناشده است. مک فال و ولرزهایم معتقدند که شناختها بر کارکرد وسواسهای عملی، یک نقش واسطهای دارند. در این مدل روی عواملی که باعث میشوند افراد یکسری بیشبرآوردهای ذهنی در مورد اتفاق افتادن حوادث بد و نتایج نامطلوب آنها داشته باشند، تاکید شده است.
برطبق نظر مک فال و ولرزهایم، احساس خطر و تهدید توسط یک فرآیند ارزیابی شناختی اولیه فوری، به وجود میآید که به وسیله آن فرد، میزان خطرناکی یک واقعه را بر اساس منابع ادراک شده، تخمین میزند تا بتواند برای اتفاق افتادن آن واقعه، خود را آماده کند.
بعد از یک ارزیابی اولیه خطر و تهدید، اضطراب بالا میرود و رفتارهای وسواس جبری بر پایه ارزیابی ثانویه فرد از نتیجه احتمالی تلاشهایش برای آمادگی روبه رو شدن با تهدید، شکل میگیرند. باورهای غلطی که به نظر میرسد بر فرآیند ارزیابی اولیه در وسواس تاثیر میگذارند عبارتند از:
- انسان باید کامل باشد
- اشتباه کردن مستوجب تنبیه است
- انسان آنقدر توانمند هست که بتواند باعث اتفاق افتادن حوادث بد شود یا جلوی اتفاق افتادن آنها را بگیرد
- افکار و احساسات خاصی، غیر قابل قبولند و میتوانند تولید فاجعه کنند.
تعریف OCD
اختلال وسواس در واقع، فکر یا تصویری است که به رغم اراده انسان، به هشیاری (ذهن) وی هجوم میآورد، سازمان روانی را تحت سیطره خود قرار میدهد و اضطراب گستردهای را در فرد بر میانگیزد. این افکار مزاحم، غالباً بیمار را به تکرار برخی کارها و اعمال بیفایده وا میدارد. بیمار با اینکه میداند این افکار و اعمال غیرمنطقی و بیفایده است؛ اما نمیتواند خود را از چنبره آنها رهایی بخشد بلکه خود را مجبور به انجام آنها میبیند.
این اعمال اجباری، زندگی فرد را مختل میکند و وقت زیادی را از او میگیرد. علاوه بر اینکه واکنش منفی اطرافیان را نیز برمیانگیزاند و موجب تمسخر یا مخالفت علنی دیگران میشود.
در نتیجه این روند به پنهان کاری، تردید، تشویش، عدم اعتماد به نفس و در مراحل شدیدتر تهاجم و صدمه به دیگران، افسردگی و… میانجامد. بنابراین «وسواس» یکی از بیماریهایی است که از پیچیدگی زیادی برخوردار است و در صورتی که درمان نشود، زندگی فردی و اجتماعی بیمار را مختل میکند و مشکلات جدیتری نیز برای اطرافیان فرد وسواسی به وجود میآورد.
تعریف اختلال وسواس فکری
اختلال وسواس فکری در واقع عقیده، هیجان، تفکر یا تکانهایست که مکررا و مصرانه برخلاف میل شخص خود را وارد ضمیر هشیار او میکند. این افکار، تکانهها یا تصاویر ذهنی، بهطور دایم و مقاوم برای شخص بهطور غیرارادی اتفاق افتاده و ناراحتی و اضطراب بارزی را در او برمیانگیزد. وسواس فکری یکی از علایم اصلی بیماری روانی اختلال وسواسی جبری بهشمار میرود.
معمولاً شخص میکوشد آنها را نادیده گرفته و از ذهن خود بیرون کند یا با عمل و فکر دیگری خنثی کند و البته آگاهی دارد که این پدیدههای مزاحم، حاصل ذهن خود او هستند.
تعریف اختلال وسواس عملی
افکار وسواسی فرد را مضطرب و هراسان می کند. این افراد سعی می کنند با انجام اعمالی بخصوص بنابر قانونی که برای خود می سازند، از شر این افکار خلاص شوند. این رفتارها، اختلال وسواس عملی نامیده می شود.
برای مثال، فرد مبتلا به این روان رنجوری، ممکن است افکار وسواسی درمورد ترس از میکروب داشته باشد، از اینرو بعد از رفتن به توالت، دستهای خود را بارها و بارها می شوید. انجام این اعمال باعث میشود تا این افکار به طور موقت از فرد دور شوند. اما وقتی این اضطراب و ترس بازمیگردد، کار فرد مبتلا دوباره از نو آغاز می شود.
علایم اختلال وسواس فکری عملی
شستن دستها
شستن وسواسی دستها یا استفادهی بیش از اندازه از مواد ضدعفونیکنندهی دست به حدی در افراد مبتلا به اختلال وسواس شایع است که یکی از دستهبندیهای اختلال وسواس “شویندگان” نام گرفتهاست و به طور گستردهای پذیرفته شدهاست.
اصرار بر شستن دستها معمولا ناشی از ترس از میکروبها است (شایعترین نوع وسواس دیدهشده در افراد مبتلا به اختلال وسواس)، اما میتواند در ترس از بیمار کردن دیگران یا کثیف و غیر اخلاقی بودن ریشه داشته باشد.
حساسیت زیاد در مورد نظافت
افراد مبتلا به وسواس که در گروه “شویندگان” قرار میگیرند. همچنین به طور وسواسی اهل نظافت هستند. درست مانند شستن دستها، تمیز کردن منزل نیز اغلب یک راه کاهش “ترس از میکروب” یا احساس کثیف بودن است.
اگر چه تمیز کردن میتواند به دور شدن این افکار وسواسی کمک کند، اما آرامش پس از تمیز کردن زمان زیادی طول نمیکشد، و در غالب مواقع دفعهی بعد، فرد نیاز قویتری به تمیزکردن در خود حس میکند.
رفتارهای تکراری
رفتارهای تکراری (سه، چهار، یا حتی ۲۰ بار سر زدن به فر برای اطمینان از اینکه خاموش است یا نه، یا اینکه درب جلویی قفل است یا نه) شایعترین وسواسهای مرتبط با وسواس هستند و نزدیک به ۳۰ درصد از افراد مبتلا به این اختلال را تحت تاثیر قرار میدهند. مانند دیگر رفتارهای تکراری، وارسی کردن نیز ممکن است ناشی از انواع وسواس باشد، اعم از ترس آسیب دیدن تا احساسات عمیق بیمسئولیتی.
محاسبه کردن
برخی از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی وظایفشان را بر اساس یک الگوی عددی خاص انجام میدهند یا در هنگام انجام کارهای روزانه (مانند بالا رفتن از پله یا تمیز کردن)، در ذهنشان مشغول شمردن میشوند. این رفتارها ممکن است ناشی از خرافات باشند. به عنوان مثال، اعتقاد به این که عدد هفت خوب است ممکن است باعث شود شخص با خود فکر کند که اگر هفت قدم برندارد، ممکن است به خودش یا شخص دیگری آسیب وارد کند.
سازماندهی
افراد مبتلا به اختلال وسواس یا OCD میتوانند سازماندهی را در سطح کمال بر عهده بگیرند. رزیمانسکی میگوید، “همه چیز باید درست و مناسب باشد، همه چیز باید درست و مناسب به نظر برسد، متقارن باشد، اعداد اقلام به درستی ترتیب داده شده باشد.” این حالت ایرادگیری اغلب ناشی از وسواس در مورد نظم و تقارن است.
ترس از خشونت
همهی آدمها افکار زودگذری در مورد احتمال خشونت دیدن یا بروز سایر بد اقبالیها دارند. تحقیقات نشان میدهند که هرچه بیشتر برای جلوگیری از چنین افکاری تلاش کنید، آنها بیشتر در سرمان رژه میروند – و این به ویژه در مورد افراد مبتلا به OCD درست به نظر میرسد.
زیمانسکی میگوید، «آنها ممکن است بیشتر از بقیه برای سرکوب این افکار تلاش کنند. یا ممکن است نسبت به آنها واکنش شدیدتری نشان بدهند چون میدانند که این افکار قابل قبول نیستند».
افکار ناخواستۀ جنسی
درست مثل افکار خشونتآمیز، بروز مداوم افکار ناخواسته در مورد رفتار جنسی نامناسب یا تابو اغلب در اختلال وسواس رخ میدهد. بیماران ممکن است برای یک لحظه تصور کنند که آنها در حال لمس کردن همکارشان یا مورد تجاوز قرار دادن یک کودک هستند یا ممکن است تصور کنند که همجنسگرا هستند نه دگرجنسگرا (یا برعکس).
حساسیت بیش از اندازه نسبت به روابط
افراد مبتلا به اختلال وسواس به طور وسواسگونهای روابط خود را با دوستان، همکاران، شریک عشقی، و اعضای خانوادهشان موشکافی میکنند.
برای مثال، آنها ممکن است به مدت طولانی در مورد اینکه آیا حرفی که بدون توجه در محل کار بیان کردند، باعث ناراحتی همکارشان شده یا نه فکر کنند، یا اینکه آیا یک سوء تفاهم کوچک باعث از بین رفتن یک رابطهی عاشقانه میشود یا نه. این ساختار فکری ممکن است حس اغراقآمیزی از مسئولیتپذیری و دشواری در پذیرش عدم قطعیت را منعکس کند.
دایما به دنبال تایید دیگران بودن
یکی از شیوههای افراد مبتلا به اختلال وسواس برای کاهش دادن اضطرابشان این است که مدام نظر دوستان و خانوادهشان را میپرسند. به عنوان مثال اگر آنها در یک مهمانی دستپاچه شوند و اشتباهی بکنند، بارها و بارها ممکن است از دوستشان بخواهند که جریان را برایشان تعریف کند. درخواست ارزیابی کردن از دوستان (“آیا خانهی من کثیف به نظر میرسد؟”) نیز میتواند یک استراتژی برای اجتناب از رفتارهای وسواسی باشد.
نفرت از سر و وضع خود
اختلال خودزشتانگاری (BDD) یک اختلال مربوط به اختلال وسواس که در آن فرد مبتلا روی بخشی از بدن خود که به نظرش غیر طبیعی یا غیر جذاب است (اغلب بینی، پوست، یا مو) متمرکز میشود. (بر خلاف اختلالات خوردن، BDD شامل تمرکز روی وزن یا تغییرات رژیم غذایی نمیشود).
افکار وسواسی در ارتباط با اختلال خودزشتانگاری بسیار شبیه به افکار وسواسی دیده شده در اختلال وسواس هستند. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال خودزشتانگاری به اختلال وسواس هم مبتلا هستند و در مورد پاکیزگی بدنشان و اینکه ظاهرشان چهطور به نظر میرسد، نگرانی دارند.
اختلال وسواس فکری عملی در کودکان
در حالی که شروع اختلال وسواس فکری عملی معمولا در نوجوانی یا جوانی است، گاهی اوقات، کودکان نیز نشانههایی دارند که شبیه اختلال وسواس است. با وجود این، نشانههای اختلالهای دیگر، از قبیل اختلال کمتوجهی، اوتیسم و نشانگان توره میتواند شبیه نشانههای اختلال وسواس باشد، بنابراین بررسی های دقیق و کامل، قبل از هر گونه تشخیص، ضروری است.
علت وسواس فکری چیست
علت اختلال وسواس دقیقا مشخص نشده است ولی از جمله اصلی ترین دلایل ابتلا به اختلال وسواس فکری علمی می توان به موارد زیر اشاره داشت:
وسواس به دلیل سابقۀ خانوادگی
تحقیقات بسیاری نشان داده است، وراثت یکی از عوامل مهم در بروز وسواس است. بنابراین علت وسواس در افرادی که سابقه وسواس در پدر، مادر یا اقوام درجه یک والدین آنها وجود دارد بیشتر است. البته معمولا کسانی که سابقه خانوادگی وسواس دارند، زمانی دچار وسواس شدید می شوند که به دلیل مشکلات محیطی یا سبک تربیتی ناکارآمد دچار استرس باشند.
حوادث استرسزا در زندگی، خاطرات و عوامل محیطی
اگر شما به شدت به استرس واکنش نشان می دهید یا در برابر عوامل استرس زا آسیب پذیر می باشید، ممکن است خطر ابتلا به اختلال وسواس در شما افزایش یابد. گاهی علت وسواس، بر اثر عادت های رفتاری که با گذشت زمان، آموخته و در درون فرد نهادینه میشود، به وجود میآید.
سروتونین ناکافی
برخی محققان اعتقاد دارند علت اختلال وسواس، درنتیجه ی تغییرات شیمیایی در بدن است و علت زیستی دارد. دلایل دیگری نیز به عنوان علت اختلال وسواس در افراد ذکر شده است ولی تحقیقات هنوز برای کشف کردن علت اختلال وسواس در افراد ادامه دارد.
پیامدها و مشکلات اختلال وسواس
اختلال وسواس مهترین و بزرگترین پیامدی که به دنبال دارد تنهایی و انزوای ناشی از اختلال وسواس برای شخص است. افرادی که دارای علایم اختلال وسواس فکری یا عملی هستند نه تنها خودشان را آزار می دهند، بلکه نتایج این رفتار را می توان به راحتی بر سایر افرادی که با این فرد ارتباط دارند به ویژه اعضای خانواده مشاهده کرد.
اطرافیان با مشاهده نیاز پایانناپذیر بیمار برای شستن مکرر دستها در هر دقیقه، پاک کردن دستگیره یا شمردن کاشیهای کف حمام، احتمالاً دچار ناراحتی یا نفرت از او میشوند. این ناراحتی و نفرت معمولاً آمیخته با احساس ترحم است؛ چراکه اطرافیان تا حدودی درک میکنند که بیمار نمیتواند برای رفع این امور بیمعنا کاری بکند و معمولاً این ترحم بیجا که گاهی حتی به همکاری با بیمار آمیخته میشود، به غرق شدن بیشتر فرد مبتلا دامن می زند.
چگونه وسواس فکری را درمان کنیم
اکثر افرادی که مبتلا به اختلال وسواس جبری میشوند، در مراحل اولیه برخی از علایم این بیماری را بهطور خفیف تجربه میکنند و میتوان از تشدید علایم در برخی از آنها پیش از آنکه بهطور کامل دچار بیماری اختلال وسواس شوند جلوگیری کرد.
درمان اختلال وسواس اجباری ازجمله درمان وسواس فکری شامل سه مرحله رواندرمانیِ شناختیِ رفتاری، رفتاردرمانی و دارودرمانی است. درمانهای رفتاری اختلال وسواس اجباری شامل رویارویی و جلوگیری از پاسخ (ERP) است.
درمان دارویی برای اختلال وسواس اجباری نیز یکی از مراحل مهم در فرایند بهبودی بیمار است. برای درمان اختلال وسواس اجباری از گروهی از داروها که اصطلاحاً آنها را مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIها) مینامیم استفاده میشود.
تست وسواس فکری
جهت مشخص کردن وجود اختلال وسواس بهتر است به روانشناس بالینی مراجعه شود ولی از تست های خود ارزیابی اختلال وسواس نیز مثل OCD-r می توان استفاده کرد. این تست شش عامل اختلال وسواس فکری عملی را می سنجد. عواملی مثل وارسی کردن، شست وشو، نظم و تقارن، وسواس، احتکار و خنثی سازی ذهنی.
در وبسایت مهدی خلیلی بهترین مطالب آموزشی روانشناسی قرار داده خواهد شد. امیدواریم از این مطالب آموزشی روانشناسی استفاده لازم را ببرید.
مقاله درمان افسردگی هم بسیار خواندنی است. پیشنهاد می شود این مقاله را نیز مطالعه نمایید.
ممنون
بسيار جامع و مفيد بود
پايدار باشيد 🙏🏻
عالی و آموزنده بود ممنونم💞💞
ما زیاد شنیده ایم که افراد وسواسی تمیز هستند ولی اینطوری نیست و اغلب فقط در یک چیز وسواسی دارند موارد دردناک هم دارم مثل شستشوی خیلی زیاد وسایل،دستها،لباسها،حتی بچهها. این وسواس با اضطراب همراه است. چون فرد مجبور است حتما همان کار را که به آن عادت کرده انجام دهد و قدرت انتخاب ندارد.
تعداد این افراد زیاد است و مدل های مختلف دارند. ممنون از مقاله ی خوبتون
متاسفانه من بابه شدت از وسواس رنج میبرم
مطالبتکن کاملا جامع بود امیدوارم بتونم از راهنماییهاتون استفاده کنم🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
خیلی عالی بود👌🏻