سبد خرید
روانشناس خانواده

روانشناس خانواده در فرهنگ ایرانی 6 دلیل اصلی

امتیاز post

مقاله حاضر درباره داشتن روانشناس خوب و لزوم آن برای خانواده های ایرانی است.

خانواده در فرهنگ ایرانی پایه و ستون اصلی جامعه است و برای مردم ایران واحدی بسیار ارزشمند می­ باشد. خانواده واحدی است که اساس جامعه را تشکیل می­دهد و عاملی است که قبل از ارتباط مستقیم فرد با گروه­ ها، سازمان­ها و جامعه، نقش مهمی در انتقال هنجارهای اجتماعی به فرد ایفا می­ نماید.

در فرهنگ ایرانی اعضای خانواده آن­قدر به هم وابسته ­اند که هر نوع مشکل یا مسئله یک عضو خانواده به­ طور مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی سایر اعضا تأثیر می­ گذارد. از طرف دیگر، خانواده به دلیل همین نفوذ و تأثیر بر افراد، گاهی به­ عنوان روشی برای درمان اختلالات، مسائل و مشکلات خانواده به کار می­رود.

در این مقاله سعی شده است تا نقش عوامل فرهنگی در مراجعه به روان­شناس برای درمان مشکلات روان­شناختی و مسائل خانوادگی تشریح گردد. همچنین موانعی که فرهنگ ایرانی در مراجعه به متخصصان سلامت روان ایجاد می­ کند، مورد بررسی قرار گرفته ­اند.

روانشناس چیست ؟

امروزه تمام متخصصان سلامت روان به نقش عوامل زیستی، روانی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی در بروز اختلالات روان­شناختی اذعان دارند. از بین عوامل مذکور، عاملی که نقش آن در آسیب­شناسی روانی کمتر مورد بررسی قرار گرفته، عامل فرهنگ است.

فرهنگ یک روش کلی زندگی یا رفتار گروهی از افراد است که تجربه ­های اجتماعی، ارزش­ها، نگرش­ها، هنجارها و عقاید مشترکی دارند که از نسلی به نسل دیگر در طول زمان منتقل می ­یابند (هاسیم و وانگر[1]، 2013).

فرهنگ شیوه زندگی افراد است که بر جنبه­ های اجتماعی، اقتصادی، سلامت روان و موجودیت روان­شناختی افراد اثر می­ گذارد (آدبایو و ایلوری[2]، 2013).

عوامل فرهنگی می­توانند بر مراجعه فرد به متخصصان سلامت روان و درخواست کمک از آن­ها تأثیرگذار باشند. یک عامل مهم فرهنگی، جمع­گرایی و فردگرایی است.

به این معنی که اعضای فرهنگ­های فردگرا خود را به­عنوان افراد مستقل و خودمختاری می­بینند که به­وسیله اهداف و ترجیحات خود برانگیخته می­شوند (هسو[3]، 1971).

در این فرهنگ­ها بر استقلال، رقابت، اتکا به خود و منحصربه­فرد بودن تأکید می­شود. در مقابل در فرهنگ جمع­گرا ارتباط با سایر افراد جامعه تشویق می­شود و اهدافی ارجحیت دارند که سازگاری گروهی را تهدید نکنند (هیو و تریاندیس[4]، 1986).

فرهنگ­های جمع­گرا فعالیت­های اجتماعی و وابستگی را افزایش و خودمختاری را کاهش می­دهند. سطح پایین­تر بهزیستی ذهنی در فرهنگ­های جمع­گرا را می­توان ناشی از نارضایتی فرد از بار انجام وظیفه برای دیگران و موانعی برای رسیدن به خودشکوفایی دانست.

از سوی دیگر، عوامل فرهنگی بر نوع نگرش خانواده یا اعضایش به مسائل و مشکلات و تعریف آن­ها، اثرگذارند. در خانواده ­های ایرانی، جدا شدن از خانواده و فردگرایی منع می­شود (آلمیدا[5]،1996).

ایرانیان (صرف­نظر از سن) اغلب قبل از تصمیم­گیری­ های مهم یا جستجو برای حل­مسائل زندگی به والدین رجوع می­کنند. همچنین فرهنگ جمع­گرایی عاملی اثرگذار یا واسطه­گر بر راهکارها و سبک مقابله­ ای[6] خانواده با مشکلات می­باشد (چان، موس و کرونکیت[7]، 2006؛ گارانگ[8]، 2006).

روش­های مقابله ­ای خاص در فرهنگ­های جمع­گرا عبارتند از :

مقابله فردی (مقابله با استرس به­ تنهایی از طریق شرکت در فعالیت­های انفرادی)، جستجوی حمایت اجتماعی از خانواده، اعضای گروه ­های قومی یا افرادی که ناراحتی مشابهی دارند، تحمل یا شکیبایی کردن (راهکارهای هیجان­مدار)، دین­داری و شیوه­ های معالجه سنتی (اشان[9] و گارانگ، 2009).

یکی دیگر از عواملی که تعیین می­کند آیا خانواده یا اعضایش در جستجوی کمک حرفه­ ای برای مشکلات­شان برمی­آیند یا خیر، علتی است که فرهنگ به مشکلات روان­شناختی نسبت می­دهد.

در فرهنگ­ هایی که مشکلات روان­شناختی به علت­های فراطبیعی نسبت داده می­شود (مثل چشم­زخم، سحر، جادو و …) افراد به احتمال کمتری برای درمان­شان به متخصصان سلامت روان مراجعه می­کنند (متیوس، دوزسانتوز و دی­جیسوس­ماری[10]، 2005).

عامل دیگری که تعیین­کننده مراجعه به متخصصان سلامت روان است، میزان اعتماد به این متخصصان است. تحقیقات نشان داده ­اند که عدم­اعتماد و بی­میلی برای افشای مسائل خود که می­تواند ریشه در فرهنگ داشته باشد، بر جستجوی درمان اثرگذار است (کارلوس[11] و همکاران، 1991).

روانشناس خانواده
روانشناس خانواده

در نهایت عامل فرهنگی دیگر اثرگذار بر جستجوی درمان، ترس از استیگما[12] (بدنامی و ننگ) و آبروریزی است. بسیاری از افرادی که به خدمات سلامت روان دسترسی دارند معمولاً برای جلوگیری از عواقب انگ و برچسب بیماری روانی به دنبال درمان نیستند.

استیگما شامل تأیید نگرش­های پیش­داورانه، پاسخ ­های عاطفی منفی، رفتار مغرضانه و ساختار اجتماعی ناعادلانه نسبت به گروهی از افراد است. استیگما نه­ تنها عدم تمایل به رفتار جستجوی کمک را افزایش می­دهد، بلکه باعث ایجاد خودبرچسب­زنی و سایر عواقب روان­شناختی می­شود (مک[13] و همکاران، 2015).

استیگما را می­توان در جنبه­ های مختلف زندگی بشر مانند زبان، تحقیر در روابط و رفتارهای بین­فردی مشاهده کرد. این می­تواند مانعی برای خانواده­ هایی باشد که نیاز به دریافت خدمات سلامت روان دارند (گری[14]، 2005).

تأثیر جمع­ گرایی در فرهنگ ایرانی

فرهنگ ­های جمع­گرا و سنتی ممکن است شرایط را برای ایجاد اضطراب و افسردگی فراهم کنند (کالدویل-هریس و آیسیسگی[15]، 2006). در خانواده ­های ایرانی که فرهنگی جمع­گرا دارند،

منافع کل خانواده بر منافع فرد ارجحیت دارد. بنابراین، فرد ممکن است بر اساس اینکه انتظارات و تعهدات اجتماعی یا خانوادگی را در قبال دیگران برآورده می­کند یا خیر، مضطرب شود و یا به دلیل احساس شرم و گناه به­خاطر پیروی کردن از اهداف خود افسرده باشد.

نوع نگرش به مسائل خانواده و سبک­های مقابله ­ای در فرهنگ ایرانی

از آن­جا که ساختار خانواده ­های ایرانی معمولاً سلسله مراتبی و وابسته به یکدیگر هستند، اعضای خانواده قبل از تصمیم­گیری یا اتخاذ راه­حل برای مشکلات و مسائل­شان باید بیشتر مزایای خانواده و جامعه بزرگ را درنظر بگیرند.

در فرهنگ­های جمع­گرا، افراد بیشتر درگیر مقابله کردن­ های نافعال و اجتنابی می­شوند زیرا تمایل دارند عامل استرس­زا را به­عنوان یک تهدید ارزیابی کنند (وانگ و وانگ[16]، 2006).

به­ طورکلی و با توجه به تحقیقات انجام شده ، عوامل فرهنگی و بافت فرهنگی که فرد در آن زندگی می­کند می­توانند هم بر استرس­ هایی که فرد تجربه می­کند و هم راهبردهایی که برای غلبه بر استرس به کار می­برد اثرگذار باشد.

به ­عنوان مثال در خانواده ایرانی یادگیری مهارت­های مقابله ­ای و کاربرد آن­ها مانند کنترل خشم ، مدیریت استرس ، حل­ مسئله و … بیشتر تحت تأثیر هیجانات دیگر اعضای خانواده نادیده گرفته می­شود و اغلب به واکنش­های ناکارآمد از قبل آموخته شده می­انجامد.

اسناد علت مشکلات روان­شناختی در فرهنگ ایرانی

معمولاً در فرهنگ ایرانی علت مشکلات روان­شناختی به علت­ های فراطبیعی نسبت داده می­شود؛ همین امر باعث می­شود که به­جای رجوع به متخصص سلامت روان برای حل مشکلات، احتمالاً به فالگیر یا شفادهندگان سنتی مثل دعانویسان مراجعه کنند.

گاهی اوقات در ایران، راهنمایان سنتی، اختلالات یا مشکلات روان­شناختی را با تعبیر «مشکلات معنوی» به کار می­برند در حالی­که بسیاری از این مشکلات روان­شناختی هستند و هیچ ارتباطی با مشکلات معنوی ندارند.

متأسفانه اولویت خانواده­ های ایرانی برای حل­مسائل، مراجعه به فالگیر و دعانویس است!

میزان اعتماد برای افشای مسائل خانوادگی در فرهنگ ایرانی

میزان اعتماد برای افشای مسائل خانواده در فرهنگ­های ایرانی تحت­تأثیر موارد زیر است:

1-ترس و شرم از افشای مشکلاتی که در خانواده وجود دارد و ترس از برچسب و انگ زدن به خانواده توسط درمانگر یا اعضای جامعه؛ بنابراین معمولاً خانواده­ ها و دوستان به یکدیگر توصیه می­کنند برای جلوگیری از عواقب ناشی از اعتماد به فردی خارج از خانواده، برای درمان اقدام نکنند.

اعتماد به روانشناس
اعتماد به روانشناس

2-کمال­گرایی یکی از ویژگی­های بارز فرهنگ ایرانی است. شاید فرهنگ کمال­گرایی ایرانی باعث عدم اعتماد می­شود! همه چیز باید در این فرهنگ عالی و دلپذیر به­نظر برسد پس در خانواده نباید نقصی وجود داشته باشد؛ اگر هم وجود دارد نباید آن را برای دیگران حتی روان­شناس افشا کرد.

ترس از بدنامی و برچسب­زنی برای مراجعه به متخصص سلامت روان در فرهنگ ایرانی

متأسفانه در فرهنگ ایرانی به دلیل عدم آگاهی نسبت به خدمات سلامت روان و عواملی که فرهنگ القا می­کند، کسی که به روان­شناس یا هرگونه متخصص سلامت روان مراجعه می­کند ممکن است روانی، دیوانه و … خوانده شود!

البته مشکل استیگما مختص فرهنگ ایرانی یا حتی آسیایی نیست، بلکه استیگمای جهانی نسبت به مشکلات روان­شناختی وجود دارد. علاوه بر این، استیگمای فرهنگی به مسائل روان محدود نمی­شود؛ استیگما به شهرها و اقوام و جنسیت­های مختلف (به­ ویژه زنان) تعمیم داده می­شود مثل شوخی­های فرهنگی، قومی و جنسیتی علیه زنان و … .

نتیجه­ گیری در مقاله روانشناس

در این مقاله به تبیین رابطه فرهنگ ایرانی با داشتن روان­شناس خانواده پرداخته شد. ابتدا عوامل فرهنگی اثرگذار در مراجعه افراد به متخصصان سلامت روان مورد بحث قرار گرفت. عوامل فرهنگی می­توانند بر مراجعه فرد به متخصصان سلامت روان و درخواست کمک از آن­ها تأثیرگذار باشند. در این مقاله به چند نمونه از این عوامل پرداخته شد.

بیان شد که جمع­گرا یا فردگرا بودن فرهنگ می­تواند در جستجو برای کمک حرفه ­ای مؤثر باشد. در فرهنگ­های جمع­گرا وابستگی به خانواده و مشورت با والدین در تصمیمات مهم و راه­حل مسائل تشویق می­شود و استقلال و خودمختاری کم­رنگ­تر هستند.

بنابراین فرهنگ جمع­گرا بر نوع نگرش خانواده یا اعضایش به مسائل و مشکلات روان­شناختی، تعریف­شان و حل­ مسئله یا سبک مقابله­ ای فرد یا خانواده اثرگذارند.

روانشناس
روانشناس

یکی دیگر از عواملی که باعث می­شود خانواده یا اعضایش در جستجوی کمک حرفه ­ای برای مشکلات­شان باشند، علتی است که فرهنگ به مشکلات روان­شناختی نسبت می­دهد.

در فرهنگ­ه ایی که مشکلات روان­شناختی به علت­ه ای فراطبیعی، مذهبی یا معنوی و … نسبت داده می­شود، افراد به احتمال کمتری برای درمان­شان به متخصصان سلامت روان مراجعه می­کنند.

علاوه بر این تحقیقات نشان داده­ اند که عدم­اعتماد و بی­میلی برای افشای مسائل خود و خانواده که می­تواند ریشه در فرهنگ داشته باشد، بر جستجوی درمان اثرگذار است.

نکته دیگر قابل­ توجه این است که بسیاری از افرادی که به خدمات سلامت روان دسترسی دارند معمولاً برای جلوگیری از عواقب انگ و برچسب بیماری روانی به دنبال درمان نیستند.

در نهایت به خصوصیات فرهنگ ایرانی در زمینه مراجعه به روانشناس در راستای اختلالات فردی و حل مسائل خانواده پرداختیم. فرهنگ­ ایرانی و خانواده ­های سنتی ممکن است شرایط را برای ایجاد اضطراب و افسردگی فراهم کنند.

زیرا برآوردن انتظارات و تعهدات اجتماعی یا خانوادگی در قبال دیگران موجب اضطراب می­شود و بعضاً احساس شرم و گناه به­ خاطر پیروی کردن از اهداف خود که نوعی فردگرایی و نادیده گرفتن منافع خانواده محسوب می­شود ممکن است به افسردگی بیانجامد.

فرهنگ ایرانی در برخورد با اختلالات روان­شناختی اعضای خانواده و مسائل بین­فردی در خانواده از روش­های سنتی و آموزه ­های نسل قبلی و اطاعت از قدرت والدین استفاده می­کنند بنابراین ممکن است برای یادگیری وکاربرد مهارت­های مقابله ­ای مقاومت داشته باشند.

یکی دیگر از موانع مراجعه به روان­شناس در فرهنگ ایرانی، اسناد علت مشکلات روان­شناختی به علت­های فراطبیعی است مثل چشم­زخم، دعا، جادو، عقوبت گناه و … بنابراین، مراجعه به افراد غیرمتخصص از قبیل فالگیر و دعانویس متداول­تر از مراجعه به روان­شناس یا دیگر متخصصان سلامت روان است.

فرهنگ ایرانی معمولاً کمال­گرایی را القا می­کند که همین امر منجر به پنهان­کاری و عدم ­اعتماد می­شود؛ خانواده­ ها تمایل به پنهان کردن اختلال اعضای خانواده یا مشکلات خانوادگی دارند و سعی می­کنند این مسائل را از دیگران مخفی نگه دارند زیرا به کسی برای افشای آن­ها اعتماد ندارند.

علاوه بر این ترس از انواع انگ­ها و برچسب­ها از جمله روانی، دیوانه و … نیز مانع از مراجعه به روان­شناس می­شود.

غیر از عوامل مطرح شده در این مقاله، عوامل فرهنگی دیگری نیز می­تواند بر مراجعه فرد و خانواده برای درمان اثرگذار باشند و این عوامل درهم ­تنیده و پیچیده هستند.

بررسی نقش این عوامل نیازمند تحقیقات بیشتر است. همچنین آگاهی از عواملی که در فرهنگ ایرانی مانعی برای درمان روان­شناختی به­ شمار می­روند می­تواند از اهمیت به­سزایی برای نهادهای خدمات ­رسانی سلامت روان برخوردار باشد و با توجه به فرهنگی که خدمات در آن ارائه می­شود، می­توان با فرهنگ­سازی و آگاهی ­افزایی با این عوامل مقابله کرد.

برای ارتباط با ما می توانید به صفحه اینستاگرام مهدی خلیلی روانشناس متصل شوید.

منابع

-Adebayo, S.O; & Ilori, O.S. (2013). Influence of Paranormal beliefs on Psychopathology in a

      Cross-Cultural Society. Journal Of Humanities And Social Science, 11, 2, 63-70

-Caldwell-Harris, C., & Aycicegi, A. (2006). When Personality and Culture Clash: The

      Psychological Distress of Allocentrics of in an Individualist Culture and Idiocentrics in a

      Collectivist Culture. Psychiatry, 43, 3, 331-360

-Carlos Poston,W. S., Craine, M., & Atkinson, D. R. (1991). Counselor dissimilarity

      Confrontation, client cultural mistrust, and willingness to self disclose. Journal of

      Multicultural Counseling & Development, 19(2), 65-73.

-Chun, C. A., Moos, R. H., & Cronkite, R. C. (2006). Culture: A fundamental context for stress

      And coping paradigm. In P. T. P. Wong & L. C. J. Wong (Eds.), Handbook of multicultural

      Perspectives on stress and coping. New York: Springer.

-Eshun, S., & Gurung, R. A. R. (2009). Culture and mental health: Sociocultural influences,

      Theory, and practice. Chichester, U.K: WileyBlackwell.

-Gary FA. Stigma: Barrier to mental health care among ethnic minorities.

-Gurung, R. A. R. (2006). Health psychology: A cultural approach. San Francisco:

      Wadsworth.

-Hassim, J., & Wagner, C. (2013). Considering the cultural context in psychopathology

          Formulations. South African journal of psychiatry, 19, 1, 20-27

-Hsu, F. L. K. (1971) Psychosocial homestasis and jen: Conceptual tools for advancing

      Psychological anthropology American Anthropologist, 73, 23-44

-Hui CH, Triandis HC, Yee C. 1991. Cultural differences in reward allocation: Is collectivism the explanation? Br. J. Soc. Psychol. 30, 145-57

-Mak WW, Cheung FM, Wong SY, Tang WK, Lau JT, Woo J, et al. Stigma towards people with

      Psychiatric disorders. Hong Kong Med J. 2015; 21 Suppl 2:9-12.

-Mateus, M. D., dos Santos, J. Q., de Jesus Mari, J. (2005). Popular conceptions of schizophrenia

      In Cape Verde, Africa. Revista Brasileira de psiquiatria, 27(2), 101-107.

-Wong, P. T. P., Wong, L.C. J., (2006). Handbook of multicultural perspective on stress and

      Coping. New York: Springer.

 

[1]Hassim & Wagner

[2] Adebayo & Ilori

[3] Hsu

[4] Hui & Triandis

[5] Almeda

[6] مقابله عبارت است از تلاش­های فکری، هیجانی و رفتاری فرد که هنگام روبرو شدن با فشارهای روانی به­منظور غلبه کردن، تحمل کردن و یا به حداقل رساندن عوارض استرس به­کار گرفته می­شود.

[7] Chun, Moos & Cronkite

[8] Gurung

[9] Eshun

[10] Mateus, dos Santos & de Jesus Mari

[11] Carlos

[12] stigma

[13] Mak

[14] Gary

[15] Caldwell-Harris & Aycicegi

[16] Wong

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo