در این مطلب کمی در مورد بیماری وسواس توضیحاتی ارایه خواهد شد و سپس بحث مفصل درمان وسواس و جدیدترین درمان وسواس را هم به تفسیر توضیح داده خواهد شد.
فهرست مطالب
ویژگی بیماری وسواس فکری عملی
ویژگی های کلیدی اختلال وسواس اجباری (OCD) تجربه افکار مکرر، ناخواسته، مزاحم (وسواس) و انجام رفتارهای تشریفاتی تکراری (اجبار) است. اجبار اغلب برای کاهش ناراحتی مرتبط با افکار وسواسی انجام می شود. شیوع وسواس در طول زندگی 2-3٪ در جمعیت عمومی تخمین زده می شود، با مطالعات جمعیت شناسی انجام شده مشخص شده که میزان آن در کشورها و فرهنگ های مختلف یکسان بوده است.
وسواس یا OCD یک اختلال اضطرابی شدید است که با ناتوانی قابل توجهی همراه است. در واقع، سازمان بهداشت جهانی وسواس را دهمین علت ناتوانی در جهان ارزیابی کرده است. اگر درمان وسواس انجام نشود، معمولاً به یک مشکل مزمن با الگوی تکرار مکرر و عود کننده تبدیل می شود. متأسفانه، بسیاری از افراد به دلایلی مانند ترس و خجالت، درخواست کمک و درمان وسواس را به تأخیر می اندازند و در نتیجه سال ها با علایم و ناراحتی قابل توجهی رنج می برند.
درمان وسواس فکری عملی با ERP
درمان وسواس اجباری به روش رفتار درمانی شامل مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) است. که یکی از تایید شده ترین روش های درمان وسواس می باشد.
در این روش درمانگران تلاش می کنند تا شرایطی را برای بیمار ایجاد کنند تا او همان استرس و اضطراب را تجربه کند. در مرحله پیشگیری از عادات، متخصص به بیمار مبتلا به وسواس کمک میکند تا در بازههای زمانی طولانی و طولانیتری از مواجهه با شرایط استرسزا قرار بگیرد که در آن احساس اجبار برای انجام کاری را میکند که استرس و اضطراب او را طبق عادت از بین میبرد.
در این روش درمان وسواس، بیمار اصطلاحا با خود درگیر میشود و هرچهقدر که زمان میگذرد و او بیشتر به انجام آن کار وسواسی احساس نیاز میکند، او همچنان باید در مقابل میل وسواسی ایستادگی کند تا مرحلهای که دیگر هیچگونه احساس اجباری برای انجام آن کار خاص احساس نکند.
نمونهٔ جالبی از درمان وسواس به روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) در مورد بیماری اتفاق افتاد که حساسیت شدیدی به رنگ قرمز داشت. او در منزل خود، هیچ شی یا وسیلهای به رنگ قرمز نگهداری نمیکرد و به هیچ وسیله قرمزرنگی هم دست نمیزد. جهت درمان وسواس روانشناس از او درخواست کرد تا گوشی تلفن همراه قرمزرنگش را بردارد و برای مدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه دارد.
بیمار در ابتدا از این کار خودداری میکرد. در مرحله بعد درمان وسواس وقتی با اجبار روانشناس روبهرو شد، دست خود را بهسمت گوشی برد، اما نتوانست آن را لمس کند. روانشناس در یک برخوردِ تقریبا جدی، او را وادار کرد تا به گوشی دست بزند. بیمار، چشمان خود را بست و به گوشی قرمزرنگ دست زد.
در مرحله بعدی درمان وسواس روانشاس او را وادار می کند که گوشی را بردارد و در دست نگاه دارد. او گوشی را با زحمتِ فراوان برداشت و پس از لحظهای دوباره روی میز گذاشت، اما بر اثر اصرار درمانگر، مجددا آن را برداشت و با چشمان بسته، بهمدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه داشت. با گذشت زمان، بیمار کمکم به در دست نگاه داشتن گوشی قرمزرنگ عادت کرد و یادگرفت که چشمان خود را هم باز کند و گوشی قرمزرنگ را نگاه کند.
این بخش از درمان وسواس بهمدت ۳۰ دقیقه بهطول انجامید و از همین لحظه بود که بیمار مبتلا به اختلال وسواس اجباری، حساسیت خود به رنگ قرمز را از دست داد، و البته با توجه به اینکه مدتی نیز تحت دارودرمانی بود، مشکل وی تا حدود زیادی بهبود یافت.
به گفته پژوهشگران و روانشاسان، درمان وسواس به روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ در یک فرایند ۲۰ تا ۹۰ دقیقهای اتفاق میافتد و احساس اجبار برای انجام کاری که از اضطراب جلوگیری میکند، حداکثر ۹۰ دقیقه بهطول میانجامد؛ در نتیجه بیمار درصورتی که بتواند ۹۰ دقیقه در برابر فکر وسواسی خود مقاومت کند، بر بخش اعظمی از بیماری خود غلبه کردهاست و درمان وسواس شکل می گیرد.
درمان وسواس به روش مواجهه و پیشگیری از پاسخ (ERP)، درمان انتخابی فعلی برای درمان وسواس، از درمانگران میخواهد که مراجع را در معرض محرکهای وسواسی شان قرار دهند، مانند دست دادن برای فردی که از آلوده شدن توسط میکروبها پرهیز می کند. درمانگران به مراجعان اطمینان آرامش بخشی می دهند و تمرین مواجهه تا زمانی که سطح حساسیت مراجع به میزان قابل توجهی کاهش یابد ادامه می یابد، که این روش از درمان وساس می تواند زمان قابل توجهی را ببرد.
درمان دارویی وسواس
درمان وسواس به روش دارودرمانی نیز یکی از مراحل مهم در فرایند بهبودی بیمار است. برای درمان وسواس اجباری از گروهی از داروها که اصطلاحا آنها را مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIها) مینامیم استفاده میشود. این داروها مقدار ترشح سروتونین را در مغز افزایش میدهند.
در مغز بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری، سروتونین بسیار کمی ترشح میشود یا مقدار ترشح شده توسط عصبها جذب و نابود میشود. این داروها همانطور که از نامشان پیداست، از بازجذب یا دفع سروتونین در مغز جلوگیری میکنند. این دفع در فضای بین سلول های عصبی اتفاق میافتد یعنی جایی که سلولهای عصبی (نورونها) به یکدیگر متصل هستند.
سروتونین یکی از مواد شیمیایی در مغز است که پیامهای عصبی را از یک عصب به عصب دیگر منتقل میکند. از این داروها در درمان افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی نیز استفاده میشود. مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین، میزان تراکم سروتونین در فضای بین سلولی را افزایش میدهند. آنها این کار را با جلوگیری از بازجذب سروتونین در سلول عصبی انجام میدهند.
بازجذب سروتونین عامل پایان یافتن تولید سروتونین جدید است. از جمله داروهای رایجی که برای درمان وسواس اجباری تجویز میشوند و در گروه مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین جای میگیرند، میتوان به فلوکستین، سرترالین، سیتالوپرام، پاروکستین و اسیتالوپرام اشاره کرد.
در درمان وسواس اجباری همچنین از داروییهایی چون اولانزاپین و رسپریدون نیز استفاده میشود. این گروه از داروها معمولا بازخورد بسیار خوبی در درمان وسواس اجباری میدهند و اثرات جانبی بسیار کمی دارند. سردرد، کمخوابی، اسهال و هیجان از جمله اثرات جانبی این داروها هستند.
جدید ترین درمان وسواس فکری عملی
علایم اختلال وسواس فکری اجباری می تواند از افکار غیرقابل کنترل تا شستن بیش از حد دست ها متغیر باشد. درمان وسواس و این علایم می تواند چالش برانگیز باشد و اغلب ماه ها طول می کشد. اما یک درمان جدیدی که توسط دانشمندان دانشگاه ایندیانا آمریکاه برای درمان وسواس طراحی و ابداع شده است این امکان را می دهد که علایم را می توان در هشت جلسه یا کمتر که هر جلسه آن حدود 15 دقیقه طول می کشد، کاهش یا از بین برد.
یافتههای اولیه از مطالعات موردی بر روی 19 شرکتکننده مبتلا به وسواس نشان میدهد که درمان وسواس به روش جدید، به نام درمان تقویت کنترل رفتار وسواسی (RDx)، ممکن است جایگزین امیدوارکنندهای برای درمان وسواس به روش های سنتی باشد، که نتایج مشابه کارآمدتر و با استرس کمتر را برای مراجع و درمانگر ایجاد کند.
برخلاف برخی از روش های درمان وسواس، درمان تقویت کنترل رفتار وسواسی (RDx) روی علل علایم یا سایر جنبههای زندگی یا احساسات مراجع تمرکز نمیکند. در عوض، ارتباط کنترل شده ای بین رفتار علامت دار مراجع و فعالیت مثبت روزانه او برقرار می کند.
جهت درمان وسواس به این روش باید دسترسی به فعالیت مثبت در زمان فعلی با کاهش تعداد رفتارهای وسواسی به دست آید. این پیوند یا محدودیت، این دو رفتار را نسبت به سطح تکرار اولیه خود در عدم تعادل قرار می دهد. مراجعان با کاهش یا حذف رفتارهای وسواسی خود برای ایجاد تعادل جدید تلاش خواهند کرد.
در این روش درمان وسواس برای نشان دادن مفهوم کنترل رفتار، یک بیمار وسواسی را در نظر بگیرید که 18 بار شستشوی بیش از حد دست در طول روز (بدون شمردن موارد عادی، مانند استفاده از سرویس بهداشتی) دارد. رفتار مثبت و تقویتی برای این مراجع تماشای تلویزیون حدود 90 دقیقه در روز است. درمان تقویت کنترل رفتار وسواسی (RDx) دسترسی به تماشای تلویزیون را به کاهش برنامه ریزی شده در میزان شستشوی دست پیوند می دهد.
هدف درمان وسواس به روش RDx در هفته اول این است که شستن دست ها به نصف کاهش یابد، از 18 به 9 بار در روز. هر کاهش در قسمتهای شستشوی روزانه دستها 10 دقیقه از زمان تلویزیون را به دست میآورد که مراجع آن را در یک لیست پاداش یاداشت می کند. مراجع بدون کسب وقت نمی تواند تلویزیون تماشا کند.
اما اگر هدف درمان محقق شده باشد، مددجو از زمان معمول تلویزیون بی نصیب نخواهد ماند. در هفتههای بعدی، هدف درمان این است که سطح علایم مراجع را به نصف کاهش دهد تا زمانی که علایم کاهش یابد یا از بین برود.
درمان تقویت کنترل رفتار وسواسی مراجع را مسئول اجرای روش درمان وسواس خود خارج از جلسه درمانی در همان محیطی میکند که علایمشان آنها را تحریک میکند. مک فال توضیح میدهد که در واقع، مراجعان رفتارهای جدیدی را یاد میگیرند که جایگزین پاسخهای علامتی قبلی آنها به موقعیتهای ناراحتکننده میشود.
با توجه به عدم ارایه خدمات درمانی در دسترس به مردم جهت درمان وسواس و همچنین ارایه درمانهای روانشناختی مبتنی بر شواهد، رویکرد مراقبت پلکانی میتواند راهحل دیگری را در این میان برای درمان وسواس ارایه دهد.
رویکردهای علمی (مبتنی بر شواهد)
دستورالعملهای مؤسسه ملی سلامت و ارتقاء بالینی (NICE) برای اختلال وسواس فکری-اجباری، رویکرد مبتنی بر شواهد را برای درمان وسواس تشریح میکند، و استفاده از مدل مراقبت گامبهگام را در پیشگیری از وسواس تایید میکند. خدمات درمانی به افراد مبتلا به وسواس طبق دستورالعمل NICE شش سطح مداخله را به شرح زیر بیان می کند.
لازم به ذکر است که تمام ارجاعات به درمان شناختی رفتاری CBT در این مدل مراقبت پلکانی بر نیاز به گنجاندن یک بخش درمان مواجهه و بازداری از پاسخ در درمان وسواس تاکید دارند.
- مرحله 1: آگاهی و شناخت
- مرحله 2: شناخت و ارزیابی (از جمله ارجاع به خدمات مناسب)
- مرحله 3: درمان اولیه با خودیاری هدایت شده و CBT گروهی یا فردی
- مرحله 4: برای وسواسی که پاسخ ضعیف به درمان اولیه دارد – درمان وسواس از طریق CBT و دارو درمانی توصیه می شود.
- مرحله 5: برای وسواسی که پاسخ به درمان خیلی کمی دارد یا علایم اختلال شدید دارد – خدمات درمانی تخصصی CBT و تجویز دارو حتما انجام شود.
- مرحله 6: زمانی که بیمار قصد خودکشی دارد (برای کاهش خطر تهدید زندگی)، خود بی توجهی شدید و یا ناراحتی یا ناتوانی شدید داشته باشد برنامه بستری کردن به همراه دارو درمانی و ERP انجام می شود.
همانطور که مشاهده می شود، در حالی که مراحل سطح بالاتر در این مدل مراقبت نیاز به روان درمانی مبتنی بر ERP را نشان می دهد که به صورت فردی ارایه می شود، زمینه زیادی برای تحقیق در قالب های بازتر، کم هزینه و با دسترسی گسترده تر برای بیماران وجود دارد.
علاوه بر این، بررسی رویکردهای نوظهور و جایگزین برای مفهومسازی و درمان وسواس ضروری است. ظرفیت درمان های مبتنی بر ERP برای ایجاد تغییرات بالینی قابل توجه برای بسیاری از مراجعین به خوبی به اثبات رسیده است.
با این حال، مطالعات قبلی درمان وسواس نشان داده است که تا 25٪ از بیماران از درمان ERP به دلیل تعهدات زمانی مورد نیاز برای تکمیل جلسات درمانی، یا ترس از اینکه در حین تمرینات درمان وسواس در معرض اضطراب شدید قرار بگیرند، یا ترس از اینکه نتیجه وحشتناکی رخ دهد، از درمان وسواس امتناع میکنند.
در این مدل مراقبت پلکانی، جایگزینهای مبتنی بر شواهد کمی برای درمان وسواس غیر از درمان مبتنی بر دارو وجود دارد، که افراد نیز ممکن است آنها را رد کنند یا نتوانند آن را تحمل کنند. بنابراین مهم است که ما همچنان به کشف رویکردهای درمانی روانشناختی جدید برای درمان وسواس ادامه دهیم و در نتیجه به کسانی که به رویکردهای درمانی استاندارد فعلی امتناع میکنند یا پاسخ نمیدهند، امیدوار باشیم.
درمان وسواس به روش رفتار درمانی با دی سیکلوسرین
تکنیک های روان درمانی مانند مواجهه و درمان پیشگیری از پاسخ (ERP) در درمان وساس و علایم وسواس بسیار موثر هستند. با این حال، این درمان ها همیشه برای همه کار نمی کنند. همچنین، ماهیت چالش برانگیز رفتار درمانی و هزینه های مربوط به آن باعث می شود بسیاری از افراد درمان را رد یا رها کنند.
با توجه به این موضوع، علاقه زیادی به شناسایی روشهایی وجود دارد که رفتار درمانی را میتوان برای افراد بیشتر موثرتر و در دسترستر کرد. یکی از این روش های درمان وسواس مکمل رفتار درمانی با دارو باشد. دارویی که توجه زیادی را در این زمینه ایجاد کرده است، داروی دی سیکلوسرین است.
ورزش در درمان وسواس
همه ما می دانیم که ورزش هوازی فواید فیزیکی زیادی دارد، از جمله کاهش سطح کلسترول و کاهش خطر بیماری قلبی و دیابت را به دنبال دارد. اکنون شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان می دهد فعالیت بدنی ممکن است به کاهش علایم بیماری روانی نیز کمک کند.
در واقع، اکنون مشخص شده است که ورزش هوازی می تواند به صورت درمانی برای بهبود علایم خفیف تا متوسط افسردگی، و همچنین کاهش سطح کلی استرس و اضطراب استفاده شود. اخیرا، مطالعات اولیه همچنین بررسی کرده اند که آیا ورزش هوازی در کاهش شدت علایم OCD مفید است یا خیر.
درمان وسواس با تحریک عمیق مغز
اگرچه تعدادی از داروها و درمان های روانشناختی برای درمان وسواس در دسترس می باشد، تخمین زده شده است که بین 30 تا 40 درصد افراد به درمان های دارویی سنتی پاسخ رضایت بخشی نخواهند داد. در 20 سال گذشته، توسعه فناوری های تصویربرداری پیچیده مغز مانند تصویربرداری مغناطیسی عملکردی (FMRI)، منجر به رشد انفجاری در دانش ما از عملکرد درونی مغز شده است.
نتایج این یافتهها شروع به توضیح پیامدهای عصبی زیستشناختی وسواس کرده است. به ویژه، این مطالعات پیشنهاد کردهاند که درمانهایی که مدارهای خاص در مغز را هدف قرار میدهند میتوانند در کاهش علایم وسواس در افرادی که علایم شدید دارند و به درمان وسواس پاسخ نمیدهند مفید باشد. درمان سنتی تحریک عمیق مغز ممکن است چنین درمان جایگزینی را ارایه دهد
در وبسایت مهدی خلیلی بهترین مطالب آموزشی روانشناسی قرار داده خواهد شد. امیدواریم از این مطالب آموزشی روانشناسی استفاده لازم را ببرید. همچنین مقاله اختلال وسواس هم بسیار به افزایش دانش شما در مرود بیماری وسواس کمک می کند. پیشنهاد می شود برای درک بهتر مطلب این مقاله را نیز مطالعه نمایید.
چقدر زیبا و جالب بود👌🏻❤️
عالي بود
متشكرم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
بسیار مفید بود سپاس🙏🌹
در مورد اختلال وسواس فکری و بیشتر عملی اطلاعات خوبی بود،یه سوال داشتم اگر این وسواس فقط فکری باشه البته در جهت منفی چه راهکارهایی وجود دارد؟
سلام و ممنون از توجه شما.
جهت درمان وسواس فکری همان روش ها کاملا پاسخگو است و البته ساده تر از وسواس عملی است چون وسواس فکری در حالت شدید تر تبدیل به وسواس عملی می شود. و درمان انتخابی آن مواجهه ذهنی است بجای مواجهه عملی. مثلا ار فرد می خواهیم به میکروب دستش فکر کند تا اضطرابش بالا برود و بعد ازش می خواهیم در همان حالت باقی بماند تا سطح اضطراب کاهش پیدا کند.
در واقع اساس درمان مشابه است و تغییر آنچانی ندارد. دارو درمانی هم که همان است. امیدوارم پاسخ مناسب بوده باشد.
سلام ایا فکر کردن به افکار منفی همان وسواس هست مثلا یه اتفاقی میفته طرف میگه اول جنبه منفی قضیه رو مییبنه و طرف مثبت فکر نمیکنه و پیش خودش میگه اگه ابن اتفاق خوب تموم بشه که هیچ اگه نشه چیکار کنم همش فکر اون هست که بتونه راهکاری واسه اون حالت بد داشته باشه و پیش خودش هم همش احتمال میده اون اتفاق بده میفته
سلام دوست گرامی اگر این افکار منفی درگیری زیادی داشته باشه برای ما میتونه به عنوان علایم وسواسی مورد بررسی قرار بگیرد