خیانت کلمه ای مغایر با وفاداری است. نقص اعتماد و شکستن توافق و تعهد بین دو نفر خیانت محسوب میشود. خیانت به معنای بی وفایی به هر چیزی مانند کشور، همسر و عشق و دوستان و در کل گروهی که به آن تعلق داریم است.در انگلیسی معادل واژه Betrayal است و در قالب عاطفی و جنسی اتفاق می افتد. خیانت، دروغ، پنهان کاری، پا گذاشتن روی خط قرمزهای رابطه زناشویی و فریب است. نه تنها در روابط زناشویی خیانت اتفاق می افتد بلکه در روابط اجتماعی نیز می‌توان به انواع خیانت اشاره کرد مثل: عدم تعهد کاری، قدر نشناسی و بدی کردن در حق کسانی که به فرد خوبی می کنند.
خیانت فقط رابطه جنسی و سکس با نفر سومی نیست بلکه هر نوع ارتباطی که همسر یا شریک عاطفی از آن بی خبر یا ناراضی باشد،خیانت محسوب می شود. بعضی افراد خائن صحبت خودشان با نفر سومی را صرف درد و دل کردن یا راه حل گرفتن برای حل مشکلات می دانند در صورتیکه اگر همسر یا شریک عاطفی شان از این موضوع باخبر شود بسیار ناراحت می شود.چه بسا که این گونه روابط به مرور زمان و با اعتماد کردن و پناه بردن به آن شخص به سمت صحبت از روابط جنسی و شکل گیری رابطه جنسی می رود و این بدترین نوع خیانت است.
فهرست مطالب
دلایل خیانت مردان
خیانت هم به صورت آگاهانه است هم ناآگاهانه.ممکن است فردی از روی جهل و نادانی خیانت را دلیل حل مشکلش بداند و خود و ذهنش را گول بزند که در هر صورت اشتباه بزرگی است و ضربه عمیقی به احساسات فرد مقابل وارد می کند و یکی از مهم ترین عوامل فروپاشی زندگی مشترک و رابطه عاطفی است. حال به سراغ علت های خیانت می رویم.در اینجا به نکته ای بر می خوریم که شامل تفاوت خیانت در مردان و زنان می شود. خیانت مردان عمدتا اول با رابطه جنسی شروع می شود و بعد به سمت و سوی رابطه عاطفی می رود. حال اینکه چرا خیانت مردان با رابطه جنسی شروع می شود؟
- مردی از سمت همسر خود به خوبی ارضای جنسی نمی شود و به دنبال پاسخ دادن به این نیازها با فرد دیگری است.
- مردی مشکلات کاری زیادی دارد و دچار تنش های ذهنی است و فکر می کند رابطه جنسی متعدد می تواند ذهنش را آزاد و پاک کند و همسرش قادر به پاسخگویی این حجم از نیاز و افراط در سکس نیست.
- مردی فانتزی های جنسی ای دارد که همسرش نمی تواند انجام دهد و یا فانتزی هایش انحراف جنسی است.
- مردی که دچار تنوع طلبی و کشف رابطه های جدید و بسیار کنجکاو است.
- ممکن است رابطه جنسی خوبی نیز با همسرش داشته باشد اما به دلیل هوسرانی مایل به تجربه کردن طعم سکس با زنان متعدد است و معمولا ضرب المثل “هر گلی یه بویی داره”.
یک اصطلاح غلطی که بی خیلی از افراد رواج دارد.اعتیاد به پورنوگرافی و باور به بزرگنمایی های این صنعت درباره سکس و بدن زنان از دیدگاه مردان که توقع جنسی بیجا و بی موردی پدید می آورد و مرد بدنبال کشف این توقعات به سمت خیانت می رود.
دلایل خیانت زنان
خیانت در زنان برعکس خیانت مردان عمدتا اول از رابطه عاطفی و پناه بردن به یک شخص صورت می گیرد و به مرور و با شکل گرفتن اعتماد به سکس منجر می شود و معمولا به این دلایل است که:
- زنی معتقد است همسرش برای او وقت کافی برای صحبت کردن و خوش گذرانی نمی گذارد و او ابزاری صرفا برای سکس و مسایل خانه داری برای شوهرش می باشد.
- دلیلی که کمتر دیده می شود ممکن است زنی همسرش پاسخگوی نیازهای جنسی او نباشد و به این دلیل وارد رابطه شود.
- زنانی که از سمت همسر خود تایید نمی شوند و اعتماد به نفسشان پایین است و بدنبال تایید گرفتن و تعریف و تمجید و ارضای این قبیل نیازها به سمت خیانت کشیده می شوند.
عمده دلایل خیانت در زنان و مردان
- عدم رضایت جنسی
- تایید نشدن و اعتماد به نفس پایین
- عدم رضایت عاطفی
- کنجکاوی و تنوع طلبی
- انحرافات جنسی و فانتزی های عجیب
- احساس تنهایی و افسردگی
علل خیانت زناشویی از دید زوج درمانی خیانت
- هوش هیجانی پایین و حس درک نشدن و در نتیجه کاهش علاقه: بنظرم چون در مکالمه بین زن و مردی باز نیست و گفتگو نمی کنند، اختلافات شدید و شدیدتر می شود و بقول معروف از چشم هم می افتند و علاقه شان را از دست می دهند و فرد دیگری را جایگزین می کنند و معمولا بدلیل داشتن فرزند، حرف و قضاوت های خانواده و مردم، عدم توانایی در پرداخت مهریه و دلایلی از این قبیل طلاق نمی گیرند.
- اعتیاد به مواد مخدر و الکل: فرد معتاد به مرور دچار بی بند و باری جنسی و رابطه های ناامن و نامشروع هم می شود چرا که کنترل زیادی روی مغز و اعمالش ندارد.
- اعتیاد به فیلم های پورن
- رهایی از دغدغه ها و مشکلات
- رسانه و اینترنت: اگر یادمان باشد مدتی افراد تحت تاثیر فیلم های شبکه جم تی وی ترکیه بودند و مستندهایی هم در این مورد ساخته شد که با الگوبرداری از این فیلم ها زوج هایی خیانت کرده و حتی طلاق گرفته بودند. این نشان می دهد که رسانه می توانند نقش مهمی را داشته باشند. تصاویر ادیت شده و پر رنگ و لعاب از زنان و مردان ورزشکار و مشهور و مدل ها در اینترنت به سرعت در حال پخش و قابل دسترسی است و این نیز می‌تواند براحتی چشم را فریب دهد.
- دور بودن زوجین بدلیل شرایط کاری
- عدم شباهت در برخی امور: در این مورد دیده شده کسانیکه اختلاف طبقاتی،شغلی، ظاهری و تحصیلی با همسر خود دارند و به اصطلاح سر تر هستند بدنبال افرادی مثل خودشان و هم سطح خودشان به مرور زمان میروند و همسر خود را لایق نمی دانند و این موضوع روح آنها را در زندگی ارضا نمیکند.
- خیانت متقابل به دلیل خشم و تلافی گذشته
- تعصب جنسیتی: این موضوع عادی شدن چند همسری از سوی برخی مردان از زمانهای قدیم آنها را به سمت خیانت سوق می دهد که به فکر خودشان کار اشتباهی انجام نمی دهند و با خواندن یک آیه از قرآن کار اشتباهشان مشروع می شود. اما اگر همین مردان از سمت زنانشان خیانت ببینند دست به تنبیه جسمی و یا حتی قتل می زنند. موضوعی که سالهاست با آن تحت عنوان قتل های ناموسی دست و پنجه نرم می کنیم. به اعتقاد این افراد مردی که خیانت می کند حتما همسرش برای او کم و کاستی داشته اما زنی که خیانت می کند فاسد است و مستحق اشد مجازات. در هر صورت چه از طرف زن چه مرد خیانت قابل توجیه نیست اما این جبر جنسیتی تقریبا در تمام جوامع هست.
- داشتن اختلالات روان شناختی: افرادی که احساسات و هیجانات خود را نمی توانند کنترل کنند و زمانیکه در محیطی با جنس مخالف خود قرار می گیرند هیجانی شده و به احتمال زیاد دست به خیانت می زنند.
- ازدواج های اجباری به اصرار خانواده: ازدواج در سنین پایین و تکمیل نشدن بلوغ فکری و عاطفی برای ازدواج:به این صورت که فرد بعد از گذشت سالها فکر می کند که در اوایل جوانی یا نوجوانی واقعا از زندگی لذت نبرده و زندگی نزیسته دارد و روابط خارج از ازدواج را جذاب و هیجان انگیز می داند.
- عدم تامین نیازهای مالی در زنان
- مطمئن بودن از جهت جذابیت برای دیگران و بنوعی خودشیفته بودن: برخی زنان یا مردان هستند که معمولا بعد از روابط طولانی به این فکر می افتند که برای دیگران باز هم جذابیت دارند و می توانند از این جذابیت استفاده کنند.
- ازدواج بدلایل اشتباه: مثل فرار کردن از خانه، بدست آوردن آزادی، صرفا پول و موقعیت اجتماعی و خانوادگی شخص را در نظر گرفتن. بدین ترتیب فرد با هر کس دیگری بهتر از همسر خود روبرو شود بلافاصله جذب او می شود.
خیانت درمانی توسط بهترین روانشناس خانواده
برخی از زوج ها بعد از خیانت تصمیم به طلاق می گیرند و برخی دیگر تصمیم به ترمیم رابطه و زندگی می گیرند. حال دسته دوم باید به فکر درمان آسیب های بعد از خیانت باشند و اهمیت خیلی زیادی دارد. راه های زیادی برای ترمیم این آسیب وجود دارد.
1- زود تصمیم نگرفتن: اولین قدم این هست که سریعا از سر عصبانیت و خشم تصمیم نگرید و به خود و دیگری فرصت ترمیم را بدهید و از درمانگران کمک بگیرید.
2- به رسمیت شناختن احساسات: اگر آن زندگی از اهمیت بالایی برای فرد برخوردار است باید آنرا ترمیم کرد. فرد خاطی درصدد جبران باشد و شخص آسیب دیده به خودش زمان دهد و احساساتش را تفکیک کند. یعنی بداند که خیلی طبیعی است که خشمگین باشد؛ غم و اندوه او را فرا بگیرد، تعجب کند و مدام از خودش بپرسد: خب چرا؟ به چه دلیل؟ من که انقدر اعتماد داشتم؟ آخر مگر میشود؟ باور نمی کنم این یک کابوس است و جملاتی از این قبیل. فرد ممکن است بترسد که قرار است زندگی اش به چه مسیری برود.
ممکن است احساس شرمندگی و خجالت داشته باشد که اگر به خانواده یا اطرافیانش بگوید این اتفاق برایش افتاده او را بابت انتخاب همسر یا شریک عاطفی اش سرزنش خواهند کرد. احساس سردرگمی و گیجی به شخص دست می دهد و کنترل از دستش خارج می شود و هضم خیانت برایش سخت می شود. در این مرحله و با تجربه این قبیل احساسات، شخص آسیب دیده باید احساسات خود را به رسمیت بشناسد، آنها را طبیعی بداند و به نوعی آن احساسات را در لحظه به وجود آمدن زندگی کند و سرکوب نکند که بعدها به عقده یا انتقام گیری تبدیل شود.
این موضوع خیلی مهم است چرا که با گذراندن این دوره حس انتقام جویی نیز از بین می رود و به شدت این حس باید کنترل شود چرا که مستعد آسیب های خیلی بزرگتر است. حس انتقام جویی ممکن است درد فرد خیانت دیده را تسکین دهد اما این فقط یک بار هست و فایده ای ندارد و آن احساس گناه می تواند فرد را دچار مشکلات بزرگتری کند: از طرفی هضم نشدن خیانت و از طرفی غرق شدن در خیانت با دیگری و به این ترتیب زنجیره ویرانی زندگی های مشترک گسترده تر خواهد شد.
3- فاصله گرفتن برای مدتی: بهتر است در این شرایط مشترک زندگی نکرد و برای مدتی دونفر از هم دور شوند و فرد آسیب دیده با ندیدن شخص احساس تنفرش کمرنگ تر شود. کنار هم بودن در این شرایط و در اوایل این آسیب ممکن است آمار خشونت را هم بالا ببرد. مثل: ضرب و شتم و آسیب های جسمی، بی احترامی و فحاشی و از بین رفتن بیشتر چهارچوب ها و گاهی قتل و…. پس بهترین راه برای مدتی دور بودن از هم است.
4- مشورت گرفتن با فرد قابل اطمینان: در این موارد معمولا فرد خیانت دیده به خوبی قدرت تصمیم گیری ندارد و باید به خودش زمان بدهد پس مشورت با یک فرد قابل اعتماد و نزدیک به فرد، حالا می تواند از اعضای خانواده باشد یا از دوستان فرد توصیه می شود. نکته مورد توجه مورد اعتماد بودن و رازدار بودن فرد مقابل است که مسایل شما را فاش نکند چرا که احتمال مورد سرزنش بودن بالا میرود. ویژگی دیگر این شخص این است که قضاوت نکند و سوگیری نسبت به شخص خاطی نداشته باشد و هم شنونده باشد و هم در مواقع لازم مشورت دهد.
اگر چنین شخصی در اطرافیان نباشد بهترین راه صحبت با یک مشاور است. نکته قابل توجه دیگر در این مسیر این است که اگر تصمیم بر ماندن و ادامه ی زندگی مشترک است باید توجه کرد که آن شخص چقدر اهمیت دارد و عمق احساس به آن شخص چقدر است و آیا آن احساس بر این زخم سنگینی می کند و به نوعی ارزش دارد یا نه؟ پس پاسخ به این سوال مهم است.
5- بررسی عمق رابطه فرد خاطی: اینکه عمق رابطه فرد خاطی چقدر بوده و اینکه این اشتباه را عمدا انجام داده یا از سر نادانی، مهم است. همانطور که در مطالب قبل اشاره شد، گاها خیانت از روی غفلت است و فرد نمی داند که کار اشتباهی است یا خودش را گول می زند.
6- زمان دادن و جبران کردن: واقعا زمان بهترین دارو برای این زخم می تواند باشد. اینکه فرد هم به خودش و هم به فرد خاطی زمان دهد تا احساس خشم کاملا فروکش کند. به طوریکه بعد از آن به گفتگو بپردازند و فرد خاطی به دنبال راه های جبران باشد.
7- بخشش: فرد آسیب دیده باید فرد خاطی را ببخشد و این موضوع را کاملا باور و قبول کند که زندگی اش به پایان نرسیده است. باید خودش را دوست داشته باشد و اعتماد به نفسش را از دست ندهد که حتما مشکل از او بوده است.
8- از بین بردن و فراموشی خاطرات گذشته: راه دیگر برای اینکه شخص حالش بهتر شود این است که فرد خاطی آثار فرد سوم را کاملا از بین ببرد و هیچ گونه ارتباطی نباشد. از طرفی فرد آسیب دیده هم نشخوار فکری را رها کند و مدام به گذشته فکر نکند.
تعامل با افراد مثبت نگر: اینکه در این مسیر شخص تنها نباشد و احساس تنهایی و افسردگی نکند باید اشخاصی با طرز فکر مثبت در کنارش باشند و از افرادی با طرز فکر منفی که مدام او را به شک و واهمه نسبت به همسرش وا میدارند، دوری کند.
نتیجه گیری در مورد خیانت
به نظر بنده زن و مرد باید به سطحی از بلوغ فکری، جنسی، عاطفی، روانی و شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و مالی، عقیدتی، فرهنگی و… برسند تا بتوانند رابطه عاطفی امنی را شروع کنند و ازدواج کنند. انتخابی آگاهانه و با شناخت پیش از ازدواج داشته باشند و صرفا از روی ظاهر و یا پول دست به انتخاب نزنند. مشکلات و اختلالات شخصیتی خود را بشناسند، بپذیرند، درمان کنند و بعد وارد رابطه شوند تا آسیبی به شخص مقابل وارد نشود. قبل از اطمینان خاطر از زندگی و فرد مقابل بچه دار نشوند تا فرزند قربانی نشود.
امیدواریم که اطلاعات مفیدی را به شما کاربران گرامی در مورد خیانت درمانی ارایه کرده باشیم. لطفا نظرات، پیشنهادات و انتقاداتتون در مورد خیانت را در بخش دیدگاه های سایت، با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. در وبسایت مهدی خلیلی بهترین مطالب آموزشی روانشناسی قرار داده خواهد شد. امیدواریم از این مطالب آموزشی روانشناسی استفاده لازم را ببرید. مقاله خانواده درمانی هم بسیار خواندنی است. پیشنهاد می شود این مقاله را نیز مطالعه نمایید.
مثل همیشه عالی 👌
عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و گرامی ، به اعتقاد بنده که در واقع میتونم از تجربه شخصی خودم هم شکل گرفته باشه عرض کنم عدم تصمیم گیری درست از عوامل بسیار مهم در این زمینه هست حالا دلیل تصمیم نادرست میتونه موارد زیادی رو در بر بگیره که یکی از ساده ترین ان به نظر من ساده نگریستن و کم اهمیت گرفتن به این معقوله هست البته موارد های بسیاری هستند که از حوصله خارج هستند ، کلا اقای دکتر زندگی به نظر بنده تشکیل شده از بسیاری تصمیم و انتخاب و نوع نگرش ما به این معقوله و اگاهی ما و یا عدم اگاهی میتونه نقش افرین باشد پس به نظر میرسه خیلی مراقب تصمیم و انتخاب خودمون در در همسر یابی و همسر گزینی باید باشیم . 🙏
توضیحات تون مفید و کامل بود ؛ اما من هرگز نتونستم و نمیتونم افرادی رو که بهم خیانت کردن ببخشم چون از دید من اونها عقل و شعور داشتند و میتونستن ازش استفاده کنن تا دجار خطا و اشتباه نشوند؛ من تا مدتها بعد از خیانت خودم رو سرزنش میکردم اما تونستم به خودم کمک کنم و قبول کنم اون شخص بیمار جنسی بود.
خیانت از سر نادانی هم که باشه ضربه به روح و روان می‌زنه. بهتره مخفی بمونه چون آشکار کردنش به دلیل اینکه صداقت را رعایت کنید کمکی به قربانی نمی‌کنه.