ممکن است مانند یک سوال عجیب به نظر برسد. بالاخره قبول کردن خود به چه معناست؟ آیا همه ما خودمان را به عنوان بخش رایجی از زندگی روزمره خود نمی پذیریم؟ همانطور که مشخص است، پذیرش خود یک حالت خودکار یا پیش فرض نیست. پذیرش خود اگرچه مرتبط اما با عزت نفس یکی نیست. در حالی که عزت نفس به طور خاص به این موضوع اشاره دارد که ما چقدر خود را با ارزش یا ارزشمند می بینیم، پذیرش خود به تایید کلی بسیار فراتر از خود اشاره دارد.
وقتی خودمان را می پذیریم، می توانیم تمام جنبه های خود را در آغوش بگیریم و نه فقط جنبه های مثبت و «قابل احترام» را بلکه جنبه های منفی را هم می بینیم و می پذیریم. به این ترتیب، پذیرش خود بدون قید و شرط و بدون هیچ گونه شرایطی است. ما می توانیم نقاط ضعف یا محدودیت های خود را تشخیص دهیم، اما این آگاهی به هیچ وجه در توانایی ما برای پذیرش کامل خودمان اختلال ایجاد نمی کند.
بسیاری از ما در پذیرش خودمان دقیقاً همانطور که هستیم مشکل داریم. پذیرش بخشهای خوب خودمان چندان سخت نیست، اما بقیه قسمت های ما چطور؟ آیا ما نباید عیب و نقص های خود را بپذیریم؟ در واقع، این دقیقاً همان کاری است که ما باید انجام دهیم! در ادامه بخوانید تا بدانید چرا باید خودمان را بپذیریم، چه خوب و چه بد، و چند پیشنهاد عملی در مورد چگونگی انجام آن دریافت کنید.
همه ما یک درک کلی از معنی “پذیرش خود” داریم. جنبههای زیادی در زندگی وجود دارد که ما میتوانیم به سادگی آنها را “بپذیریم” مثل شرایط مالی، روابط ناسالم، کارهای ناتمام و برآورده نشده و غیره. با این حال، به گفته استیون هایز و همکارانش (روانشناس بالینی، 2004) در روانشناسی، پذیرش خود به معنی “کمک به ذهن آگاهی بدون قضاوت فعال و پذیرش تجربه کردن افکار، احساسات و حس های بدنی در لحظه وقوع است”. به نوعی میتوان گفت، پذیرش به معنای قبول واقعیت، بدون قضاوت کردن است.
یکی از ایدههای اصلی پذیرش خود این است که احساسات دشوار، بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی در زمانهای مختلف است که ما خود را غمگین، عصبانی، ناامید، بیحوصله، خسته، غمگین، دل شکسته و غیره میبینیم. هیچ کس، حتی کسانیکه به ظاهر هم در زندگی مشکلی ندارند، از تجربه این احساسات عاری نیست.
دو راه وجود دارد که ما میتوانیم یا مقاومت یا پذیرش خود را نشان دهیم. برای بسیاری از ما، مقاومت کردن واکنش پیش فرض ما است. به هر حال، این احساسات لزوما “خوشایند” نیستند. اما روانشناسان دریافتهاند که تلاش برای مقاومت یا اجتناب از برخی تجربیات دشوار میتواند صدمات روانی بیشتری برای ما ایجاد می کند(به گفته هایس و همکارانش، 2006).
فهرست مطالب
چرا پذیرش خود مهم است
کارشناسان پیشنهاد میکنند که پذیرش گزینه سالمتری است. به عنوان مثال، تارا براچ دکترای روانشناسی بالینی مینویسد، “اعتقاد بر این که چیزی درباره ما اشتباه است، رنجی عمیق و سرسخت است” (2004). تجربه شما از خودتان عمدتاً شامل احساسات، افکار و اعمال شما است، بنابراین یادگیری پذیرفتن آنها (حتی اگر به نظر دشوار یا نامطلوب برسند) یک ابزار مفید برای رفاه و خوشحالی است. برای بررسی بیشتر پذیرش خودتان میتوان درباره نگرش عادیتان نسبت به خود تامل کرد. از خودت بپرسید:
- آیا تا به حال درباره اشتباهی که از شما سرزده است یا سخنی شرم آور که گفتهاید با خود تند صحبت کردهاید؟
- آیا تا به حال احساس کردهاید که غرق در احساسات شدهاید و اول از همه، از احساس خود در این راه ناامید شدهاید؟
- چگونه ممکن است بتوانید درک و رفتار ملایمتری نسبت به خودتان داشته باشید؟
پذیرش بدون قید و شرط خود
برای شروع کار روی خودتان، اولین قدم فقط پذیرش خود نیست، بلکه پذیرش بی قید و شرط خود است. پذیرش خود نسبتا آسان است اگر قرار باشد به جنبه های از خود توجه کنیم که وقتی کاری بزرگ انجام دادیم مثل زمانیکه جایزه ای بردیم، عاشق شدیم یا یک کار جدید خارق العاده را شروع کردیم.
اما پذیرش خودمان در بخش های دیگری از خودمان که توانایی کمتری را می بینیم یا پذیرش همه مشکلات و عیب هایمان، نشانه واقعی پذیرش خود بی قید و شرط است. به گفته راسل گریگر (2013) درمانگر، پذیرش بی قید و شرط خود، درک این است که شما از اعمال و ویژگی های خود جدا هستید. قبول میکنید که اشتباه کردهاید و نقصهایی دارید، اما نمیگذارید آنها شما را تعریف کنند.
چگونه مقبولیت بیشتری داشته باشیم و خود را بپذیریم
بنابراین پذیرش خویشتن، اهمیت زیادی دارد. فراموش نکنیم که در مورد امری دشوار حرف میزنیم، که نیازمند صبوری و عشق و مهربانی فراوانی است. قرار است پذیرش، تبدیل به نوعی از سبک زندگی شود. در این بخش میخواهیم با بررسی چند تکنیک ساده، به رشد پذیرش خود کمک کنیم. یادمان باشد که میتوانیم از کمک متخصصان سلامت روان نیز در رشد پذیرش خود، بهره بگیریم و شما در راه پذیرش خود تنها نیستید.
پرورش پذیرش خود با تغییر عادت
تمایل شما برای مقاومت در برابر تجربههایتان و عدم پذیرش آنها چگونه است؟ آیا برای جلوگیری از کسالت، میان وعده میخورید، یا وقتی ناراحت هستید مقابل تلویزیون در خوردن زیاده روی میکنید؟ اکثر راههایی که در برابر پذیرش تجربیاتمان مقاومت میکنیم ناخودآگاه هستند. ما همیشه نمیدانیم چرا برخی کارها را در زمان خاصی انجام میدهیم. بنابراین، مقاومت و عدم پذیرش میتواند عادی شود. اولین قدم برای تغییر هر عادت، آگاهی از وجود آن عادت است.
پرورش پذیرش خود با زیر سوال بردن الگوها
هنگامی که متوجه شدید چگونه و چه وقت در برابر تجربیات خود مقاومت میکنید، سعی کنید کمی عمیقتر بررسی کنید تا علت وجود این الگوها را دریابید. وقتی در کودکی ناراحت یا عصبانی بودید، جهت درک بهتر پذیرش خود لازم است توجه کنید که بزرگسالان شما در زندگیتان چگونه واکنش نشان میدادند؟ آیا آنها به شما اجازه دادند با این احساسات کنار بیایید، یا آنها به شما گفتند که شجاعانه رفتار کنید و از بروز خشم و عصبانت خودداری کنید؟
آیا فکر میکنید این تجربیات ممکن است بر نحوه پردازش احساسات شما در پذیرش خودتان تأثیر بگذارد؟ نوشتن برخی از این تأملات برای یادآوری الگوهای همیشگی شما مفید خواهد بود. همچنین میتواند فرصتی مناسب برای پذیرش خود باشد. زیرا میتوانید ببینید که تجربیات سازنده خارج از کنترل شما، ممکن است الگوهای فعلی شما را شکل داده باشد. خبر خوب این است که هر الگویی در حیطه پذیرش خود تا زمانی که از آن آگاه باشید، قابل تغییر است.
پرورش پذیرش خود با آگاهی
حال این سؤال پیش میآید چگونه میتوانیم از الگوهای همیشگی خود آگاه شویم؟ یکی از راهها توجه به ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی هم شامل آگاهی و هم پذیرش تجربههای ما میشود. یک روش سنتی تمرین ذهن آگاهی از طریق مدیتیشن است که شامل اختصاص یک دوره زمانی به این است که به سادگی و بدون قضاوت تجربههایمان را مشاهده کنیم. با این حال، حتی بدون مدیتیشن میتوانید لحظات آگاهانهای را وارد زندگی روزمره کنید. پذیرش خود به این نحو شکل می گیرد که تمام و کمال لحظهای که در آن حضور دارید را بپذیرید.
پرورش پذیرش با فکر کردن به کودک درون خود
ما اغلب شدیدترین منتقدان خودمان هستیم. پذیرش خودمان میتواند دشوار باشد زیرا به احتمال زیاد همواره عادت کردهایم خودمان را به خاطر تفکر، احساس و رفتارهای خاصی قضاوت کنیم. به ندرت پیش میآید شما درباره شخصی که دوستش دارید به همان شکل سختیگرانه قضاوت کنید و در پذیرش او سرسختی کنید.
در این بین یکی از تکنیک های مفید در پذیرش خود این است که درباره کودکی خودتان فکر کنید. این میتواند به شما در یادآوری بخشی از شخصیت شما که بیگناه ترین و آسیب پذیرترین بخش شماست، کمک کند. ممکن است این روش کار شما را آسانتر سازد و موجب شود در لحظاتی که دشواری و ناملایمات را تجربه میکنید آن لحضات خودتان را با آرامش بیشتر بپذیرید و برایتان قابل درک تر باشد.
پرورش پذیرش خود با تمرین
پذیرش خود مانند هر مهارت دیگری به تمرین نیاز دارد. افرادی که خود و دیگران را بهراحتی میپذیرند، با انتخاب مداوم طرز فکر پذیرنده بودن، پذیرش خود را به یک عادت ذهنی تبدیل کردهاند. پس از مدتی، این انتخابهای ذهنی مکرر، عادی و طبیعی میشوند و دیگر به تلاش زیادی نیاز ندارند. بنابراین، دفعه بعد که خود را درگیر احساسات سخت میبینید، سعی کنید از این فرصت برای تمرین پذیرش خود استفاده کنید.
کلام آخر در پذیرش خود
در پایان اجازه دهید یک بار دیگر یادآوری کنیم، که ما میتوانیم برای غلبه بر چالشهای زندگی و پذیرش خود، از متخصصان سلامت روان که در این امر متبحر هستند، استفاده کنیم. قرار نیست این مسیر سخت را تنهایی سپری کنید. روانشناسان میتوانند شما را در این مسیر همراهی کنند. هر زمان که احساس کردی باید با فردی صحبت کنید که بی قضاوت به حرفهای شما گوش کند و شمارا در مسیر پذیرش خود همراهی کند، میتوانید به سراغشان بروید.
در وبسایت مهدی خلیلی بهترین مطالب آموزشی روانشناسی قرار داده خواهد شد. امیدواریم از این مطالب آموزشی روانشناسی استفاده لازم را ببرید.
مقاله شفای کودک درون هم بسیار خواندنی است پیشنهاد می شود این مقاله را نیز مطالعه نمایید.
بسیار عالی بود ممنون اقای دکتر🙏👌
بسیار عالی بود ممنون اقای دکتر🙏👌اموزنده بود
بسيار عالي و كاربردي مثل هميشه،سپاس و درود خدمت جناب دكتر خليلي🌹💐🌹
بسیار عالی👍
عالی 👍🏻واقعا عالیی👌🏻❤️
واقعا آموزنده و مفید بود و از خوندن تک تک جملات لذت بردم تا بحال اینجوری درباره خودم فکر نکرده بودم💗
بسیار عالی ومفید بود.
خيلي ممنون از گزينش مطالبتون. از آن استفاده بسياري كردم🌹
پذیرش خود یعنی اگه عیبی داریم یا کار اشتباهی کردیم، یا شکست خوردیم، بتونیم باز هم خودمون را دوست داشته باشیم و احساس بی ارزشی نکنیم. گمونم کار سختیه، چون یک عالمه احساس گناه، احساس حقارت، احساس ناامیدی ، احساس افسردگی ، میریزه سرمون، حالا ممکنه اتفاقی نیافته و با بیخیالی طی کنیم، اما همون بیخیالی هم اغلب باعث میشه وقت کشی و پرخوری کنیم.